حجتالاسلام ایازی از مرحوم بهبودی و صحیح الکافی میگوید:
در مرحله دومی که ایشان کتابش را منتشر کرد، عنوان این کتاب را «صحیح الکافی» نگذاشت بلکه عنوان گزیده کافی یا گزیده تهذیب را عنوان گذاشت. گزیده یعنی از نظر خود من در بین احادیث این کتاب، این احادیث انتخاب شده است.
درباره شخصیت مرحوم استاد محمدباقر بهبودی پای سخنان حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدعلی ایازی از استادان پرکار عرصه قرآن پژوهی در قم نشستیم. ایازی تحصیل دروس دینی خود را از سال ۱۳۴۷ در مشهد آغاز نموده و در قم نیز سالیان درازی از محضر علمایی همچون حضرات آیات عظام میرزا جواد تبریزی، فاضل لنکرانی، منتظری، وحید خراسانی، شبیری زنجانی و جوادی آملی بهره برده است. نتیجه زحمات علمی حجهالاسلم و المسلمین ایازی عناوین متعدد کتاب، مقاله و کارهای تحقیقی است که بیشتر این تلاشها در حوزه قرآن پژوهی است.
پرسش: مرحوم استاد محمدباقر بهبودی از شخصیتهای علمی پرکار دوره معاصر محسوب میشوند که آثار متعدد و متنوعی داشتهاند. به طور خلاصه ایشان در چه حوزههایی کار کرده بودند؟
حجتالاسلام ایازی: مرحوم استاد بهبودی آثار متعدد و متنوعی در حوزه تفسیر، علوم حدیث، رجال، کلام و تاریخ داشته و در شش محور فعالیت داشتند: تألیف کتب، تألیف مقالات، تصحیح کتب، تعلیقه بر کتب حدیثی، نقد و ارزیابی و گزیده گرایی کتب حدیث و ترجمه متون. در حوزه تألیف کتب، ایشان کتابهایی همچون سیره علوی، تاریخ انبیا، تدبری در قرآن، تاریخ الحدیث را تألیف نمودهاند.
مقالات ایشان هم مربوط به دوره متأخر ایشان بوده است که ۱۶ مقاله در کتاب معارف قرآن دارند. همچنین در این حوزه، ایشان نقدهایی را که به کارهایشان در حوزه ترجمه قرآن و یا کتاب «صحیح الکافی» شده است را گردآوری و پاسخ دادهاند. مقالاتی هم که درباره طلوع و غروب اصحاب اجماع نوشتهاند قابل تأمل است. در حوزه تصحیح، ایشان تفاسیر بسیار فراوانی همچون «تفسیر المیزان»، «منهج الصادقین»، «زبده البیان» و در تاریخ کتبی مانند «وقائع السنین» و یا «الصراط المستقیم» و یا در زمینه آیات الاحکام آثاری همچون «مسالک الافهام» و کتب فروان دیگری را تصحیح کرده است.
ایشان اکثر مجلدات «بحار الانوار» را نیز تصحیح کرده و میتوان در دوره معاصر ایشان را در تسلط به حدیث بی نظیر دانست. کسانی بوده و هستند که بیشتر به علم حدیث آشنا هستند و بعضاً به موارد و امثال حدیث آشنا هستند اما ایشان که بیش از ۲۰۰ مجلد حدیث را کلمه به کلمه زیر و رو کرده است، احاطه فوق العاده ای در اثر این ممارست پیدا کرده و به نتایجی رسیده که برای دیگران شگفت انگیز و بسا موجب نقد و انتقاد شده است.
کار چهارم ایشان یعنی نگارش تعلیقه بر کتب حدیثی است. میتوان گفت کتاب «علل الحدیث» ایشان محصول تجربه همان کارهای تصحیح و تعلیقاتی است که بر کتب حدیثی زدهاند. کتاب «معرفه الحدیث» ایشان که سوگمندانه ناقص است تجربه علمی و عملی کار روی احادیث است. کار پنجم ایشان هم نقد و ارزیابی است که خود را در مجموعههای صحیح الکافی، صحیح التهذیب، صحیح الفقیه، «گزیده کافی»، «گزیده تهذیب» و «گزیده فقیه» افزون بر نقش انتخاب و حواشی بر آن نشان میدهد.
بخش ششم کار ایشان نیز در کارهایی همچون «معانی القرآن» که ترجمه تفسیری قرآن کریم و «تدبری در قرآن» که گزیده آیات بحث انگیز ایشان است. البته در نقد این کتاب مقالاتی هم نوشته شده است ولی به نظر میرسد که در برخی از آن نقدها به این نکته توجه نشده است که ایشان به دنبال ارائه ترجمه نبوده است و این کار یک ترجمه تفسیری با مبانی خاص است. البته خود ایشان هم توضیح نداده است که در این کار مبانی خاص خودش را دارد و نمیخواسته است که صرفاً ترجمه کند بلکه میخواسته یک ترجمه تفسیری ارائه کند. کار دیگر ایشان هم ترجمه جلد چهارم موسوعه الغدیر است.
پرسش: خود شما از کجا و به چه واسطهای با مرحوم بهبودی آشنا شدید؟
حجتالاسلام ایازی: در سالهایی که در مجله حوزه بودم و بعد در مرکز فرهنگ و معارف قرآن بودم و مشغول کارهای تفسیر راهنمای آیتالله هاشمی رفسنجانی بودیم، چون کارها توسط گروهها تکمیل میشدند، نیاز بود که از شخصیتهای علمی و پژوهشی استفاده بشود. یکی از شخصیتهایی که در این حوزه موضع نقادی داشت و در کار تفسیر از ایشان استفاده میشد مرحوم استاد محمد باقر بهبودی بود که ما ایشان را یک نوبت به آنجا دعوت کردیم و همان هم وسیله آشنایی من با ایشان و اندیشههای ایشان در حوزه تفسیر شد و باعث شد تا با شکل کاری که ایشان در حوزههای مختلف انجام میداد آشنا شوم.
چون همانطور که اشاره کردم به طور کلی آقای بهبودی شخصیت جامعی بود که در ابعاد مختلف کار کرده بود. در حوزه قرآن، در حوزه حدیث و حوزه رجال. زندگی ایشان هم زندگی متنوع و گوناگونی بود. ایشان در زادگاهش یعنی شهر مشهد تحصیل را آغاز کرده و دوره عالی را طی کرده بود و در مشهد برای مدت پنج سال در همانجا گذرانده بود. ایشان در ادبیات بسیار قوی بود و دقتهای ادبی فوقالعادهای داشت.
مرحوم بهبودی در ادبیات شاگرد مرحوم ادیب بود و از استادان مطرح مشهد مثل میرزا هاشم قزوینی و میرزا احمد مدرس یزدی استفاده کرده بود و قهرا تسلط ویژهای هم به ادبیات و دروس پایه حوزه داشت و طبیعی بود که چنین فردی طبیعتاً دارای نظرات ویژه متفاوت از اقران خودش در فهم آیات و تفسیر و حدیث بود. البته به این معنا نیست که نظرات ایشان جای نقد ندارد، بلکه به این معنا است که ایشان نظریه پرداز و مجتهد بود و به همین دلیل آشنایی ما وسیله این شد که بتوانیم در حوزههای مختلف از نظرات ایشان آگاه بشویم و در مواردی هم در نقد و بررسی و ارزیابی موضوعات از ایشان استفاده کنیم.
پرسش: ایشان چه نظرات منحصر به فرد و تأثیرگذاری در زمینه کارهای خود داشت؟
حجتالاسلام ایازی: مرحوم بهبودی معتقد به پالایش حدیث بود و میدانید که ایشان تقریباً نزدیک به ۵۵ تفسیر و بیش از دویست جلد کتاب حدیثی را تصحیح کرده بود. همین کار هم برای ایشان تسلط فوقالعادهای بر حدیث به وجود آورده بود. اگر کسی حواشی ایشان بر کتب حدیثی همچون کتب اربعه یا بحارالانور یا برخی از کتب آیات الاحکام را ملاحظه کند متوجه میشود که تسلط ایشان بر حدیث و رجال فوقالعاده است.
قهراً ایشان معتقد بود برخی از احادیثی که وجود دارد، احادیث ضعیف و موجب وهن به شیعه است و اگر این احادیث به این شکل بمانند برای فرهنگ شیعه مشکل سازند و یا ایجاد سوء فهم میکنند و باید توضیح داد که منظور از این حدیث چه چیزی است و جایگاهش کدام است؟ همانطور که اشاره کردم ایشان در باب کتب اربعه، تهذیب التهذیب و تصحیح کتاب کافی را دارد و همه این کتابها خودش حاکی از آراء ایشان در حوزه نقد حدیث است. به همین دلیل ایشان کتاب علل الحدیث را نگاشته است. علل الحدیث به معنای بیماریها و مشکلاتی است که حدیث بدان دچار شده است. قهرا ایشان با این مبنا به سراغ احادیث میرفت و احادیث را نقد میکرد و از این منظر نظرات ایشان قابل توجه و متفاوت بود.
پرسش: ظاهراً سبک کار خاص ایشان که پا را از حوزه سنتی فراتر گذاشته بود، موجب بروز برخی ناراحتیها و طرح برخی انتقادات هم شده بود.
حجتالاسلام ایازی: همانطور که اشاره شد ایشان مجموعهای از احادیث کتاب کافی را را با عنوان «الصحیح من الکافی» منتشر کرد که این کار باعث اعتراض عدهای از علما شد. بعضی از معترضین میگفتند این عنوان به این معنا است که مابقی احادیث کافی صحیح نیستند. این مسأله دو نوع واکنش را به دنبال داشت. یک دسته واکنش مربوط به افرادی بود که گرایش اخباری داشتند و معتقد بودند که آنچه که در کافی هست، کاملاً درست است و کار ایشان را تخطئه کتاب کافی و کتب اربعه میدانستند.
میدانید که افرادی در مشهد و اصفهان کتابها و جزواتی نوشته بودند که نشان بدهند که همه مطالب مذکور در کتاب کافی کاملاً صحیح و درست است در حالیکه مکتب اصولی علمای ما اینطور نیست که تمام این مطالب را تأیید کنند. علما معتقدند که این کتب اگر چه کتابهای معتبر شیعه هستند ولی در آنها احادیث ضعیف و محلّ مناقشه هم وجود دارند. قهرا مرحوم استاد بهبودی با این گروه مواجهه داشت.
اما دسته دیگر منتقدان ایشان کسانی بودند که ناقد ایشان بودند اما نه از این باب که تمام آنچه را که در کافی هست درست میپنداشتند، بلکه نقد این گروه از این باب بود که معتقد بودند این کار، اجتهاد خود آقای بهبودی است و ممکن است دیگرانی هم باشند که در این جهت نظر اجتهادی دیگری داشته باشند. لذا تعبیر «صحیح» درست نیست. تفاوتی هم نمیکند که نتیجه کار از نظر کمّی کمتر بشود یا بیشتر بشود. ولی در هر حال یک امر اجتهادی است و ما نباید مسأله اجتهاد شخصی افراد را به کتابی وارد کنیم که جزء کتب اربعه ما و جزء امّهات کتب حدیثی ما است.
به همین دلیل در مرحله دومی که ایشان کتابش را منتشر کرد، عنوان این کتاب را «صحیح الکافی» نگذاشت بلکه عنوان گزیده کافی یا گزیده تهذیب را عنوان گذاشت. گزیده یعنی از نظر خود من در بین احادیث این کتاب، این احادیث انتخاب شده است. قهرا سبک این کار متفاوت از «صحیح» بود و البته شاید این سبک دوم از جهتی یک مسأله منطقی بود. چون علمای ما کتابهای زیادی به نام «اربعین» داشتند. اربعین یعنی من چهل حدیث را از کتب حدیثی انتخاب میکنم و بر میگزینم. با این مبنا دیگر اشکال کلانی به این کار وارد نبود.
پرسش: در این روش اجتهادی ایشان، به طور خاص چه مسائل جدیدی مطرح میشد؟
حجتالاسلام ایازی: سه شخصیت بودند که در حوزه تصحیح کار میکردند: مرحوم علی اکبر غفاری، آقای محمد باقر بهبودی و عزیزالله عطاردی. این سه شخصیتی بودند که در تهران کار میکردند و اتفاقاً هر سه خراسانی بودند. در این جهت شما آقای علی اکبر غفاری را میبینید که مبانی و نظرات متفاوتی دارد. مثلاً وقتی کارهای ایشان در حواشی کتاب تهذیب در بحث جهاد را ملاحظه کنید، نظراتشان متفاوت با دیگران است.
آقای بهبودی هم به عنوان یک مجتهد مسلّم در حوزه حدیث و رجال نظرات متفاوت از دیگران داشت. ایشان این مبانی را در کتاب علل الحدیث و معرفه الحدیث خود شرح و توضیح داده است. البته این هم یک کار جدید محسوب نمیشود. ما در بین علمای سلف مرحوم شهید را داریم که جزو مدوّنین علم الحدیث محسوب میشود. مرحوم شهید در باب حجیّت خبر واحد در مسأله تفسیر نظرات متفاوتی دارد. یا در باب روایات نظرات متفاوتی دارد. بنابراین به نظر من این نظرات متفاوت، برای یک شخصیت محقق در آن جهت تحقیقش کاملاً طبیعی است. دیگران هم هستند که بیایند و نظرات این محقق را نقد کنند. به هر حال این مسأله از بزرگی و محقق بودن و عالم و فرزانه بودن ایشان نمیکاهد.
پرسش: با توجه به سابقه همکاریتان با آن مرحوم، آیا نقدی هم به طور خاص در زمینه نظرات تفسیری ایشان داشتید؟
حجتالاسلام ایازی: در مورد کتاب معانی القرآن ایشان که همانطور که اشاره کردم نوعی ترجمه تفسیری و تدبّری در آیات قرآن و ابراز نظرات خاص است، من نقدی نوشتم. در آن نقد برخی نظرات ایشان را مطرح کردم و ضمن معرفی این کتاب بعضی از نکات را در همانجا اشاره کردم که نزدیک به بیست سال از آن روزها میگذرد.
پرسش: فکر میکنید نظرات ایشان تا چه اندازه میتواند در درون حوزه تأثیر گذار باشد؟
حجتالاسلام ایازی: ایشان مسلماً نوعی نواندیشی دینی را داشته است و در حوزههایی کار کرده و به وسیله کارهایی که کرده است، زمینه نقد و بررسی را به وجود آورده است. برخی از کارهایشان هم همچون مقاله حجاب ایشان تأثیر جدیای در حوزه داشت و در برخی از مقالاتی که محققان بعدی نوشتند درباره این نظرات مرحوم بهبودی صحبت کردهاند. مسلماً کسانی که در حوزه علمالحدیث کار میکنند بینیاز از نکاتی که ایشان در این زمینه دارند نیستند. یا نکاتی که ایشان در کتاب تدبّری در قرآن گفته است مسلماً جزو مسائل بسیار مهمی هستند که هر چند ممکن است این نظرات را قبول نکند ولی لازم است آن را نقد کنند.
آخرین دیدگاهها