این نوشتار به مناسبت شبهای آخر ماه مبارک رمضان، به شرح کلمات کلیدی آیات سوره فجر که با قسم به طلیعه فجر در شب قدر آغاز شده، از کتاب تدبری در قرآن پرداخته است. همچنین ترجمه فارسی سوره در ابتدای نوشتار از کتاب معانی القرآن آورده شده است.
ترجمه سوره فجر
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سوگند به صبحدم. (۱) سوگند به ده شب آخر از ماه قدر. (۲) سوگند به دو شب و یک شب از شبهای قدر. (۳) سوگند به آن شب آخر در لحظهای که خواهد سپری گردد. (۴) آیا در میان این سوگندهای مقدس، سوگندی با اثر هست که در مرد باخرد اثر بگذارد و حرف ما را باور بدارد؟(۵)
آیا ندیده ای که پروردگارت با مردم عاد چه کرد؟ (۶) همان بانیان شهر ارم با طاق ها و ستون های بلند. (۷) شهری که مانند آن را در میان شهرها پدید نیاورده اند. (۸) و با قوم ثمود که صخره ها را تراشیدند و از میان دره ها به خانه های خود کشاندند. (۹) و با فرعون، بانی اهرام که همچون سه کوه بلند، در جیزه جا دارند. (۱۰) همه این نابکاران در شهرها سر به طغیان برآوردند. (۱۱) و هرچه بیشتر به قتل و غارت و خرابکاری پرداختند. (۱۲) و پروردگارت تازیانه عذاب را بر سر آنان فرود آورد. (۱۳) بیشک پروردگارت در کمین تبهکاران است. (۱۴)
خوی آدمی بر این است که چون پروردگارش به آزمون بگذارد و او را با کرامت و نعمت بنوازد، میگوید: پروردگار من مرا اکرام و احترام می گذارد. (۱۵) و اگر بر وجهی دیگر به آزمونش بگذارد و روزی او را محدود سازد، میگوید: پروردگار من مرا خوار و بی ارج می گذارد. (۱۶)
نه، هرگز چنین نیست. خدا که شما دولتمندان را از روزی نامحدودتری کامیاب میسازد، برای این آزمون است تا از یتیمان تفقّد نمایید و بر درماندگان جامعه انفاق نمایید، ولی شما یتیمان را گرامی نمی دارید. (۱۷) و خادم خود را به اطعام درماندگان تشویق نمی نمایید. (۱۸) شما میراث مردگان را هم که مجاناً به دست آوردهاید، یکجا می بلعید؛ و به مستمندان سهمی نمی گذارید. (۱۹) و با عشق به مال اندوزی، در تلاش اندوخته ای هرچه بیشتر برآمده اید. (۲۰)
نه، هرگز چنین نیست که روزی خود را به خاطر اندوختن، بر شما وافر کرده باشیم و از مستمندان دریغ کرده باشیم. باشد تا آن روز که بستر زمین درهم کوبیده شود که چیزی بر جا نماند. (۲۱) پروردگارت به داوری محشر حاضر شود و فرشتگان صف در صف ایستاده باشند. (۲۲)
آن روز دوزخ آتشین را هم نزدیک میآورند. آن روز زاده آدم، آیات قرآن را به خاطر میآورد و کجا تواند که سودمندش افتد. (۲۳) آن روز خواهد گفت: ای کاش برای زندگی امروزم توشهای تقدیم می کردم. (۲۴) آن روز است که هیچکس چون خداوند جهان کافران خاطی را عذاب نخواهد کرد. (۲۵) و هیچکس چون خداوند جهان، بند بر پای خطا کاران نخواهد بست. (۲۶)
و اما تو ای نفسِ آرام و فروتن که با روزی محدود خود ساختی و از آزمون الهی سربلند و سرفراز برون آمدی،(۲۷) با خرسندی و رضایت خاطر از لجن زار دنیا به سوی پروردگارت باز گرد. (۲۸) و در سلک بندگان من درآی. (۲۹) و در بهشت من مأوا بگیر. (۳۰)
معانی القرآن، سوره فجر، ۱ تا آخر
شرح کلمات کلیدی در سوره فجر
وَ الْفَجْرِ* وَ لَیالٍ عَشْرٍ* وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ* وَ اللَّیلِ إِذَا یسْرِ* هَلْ فِی ذلِک قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ
منظور از فجر، همان فجر شب قدر و سایر شبهاى اعتکاف است که سنّت رسول اللَّه بر اعتکاف ده روز آخر ماه رمضان بوده است. شفع و وتر، همان سه شب قدر است که یک شب آن ممتاز است و چون آن شب بگذرد و فجر آن شب طلوع کند، برنامه ها قابل اجرا است. (رک درباره شب قدر)
أَلَمْ تَرَ کیفَ فَعَلَ رَبُّک بِعَادٍ* إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ* الَّتِی لَمْ یخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلَادِ* وَ ثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ
منظور آیه ردّ انکار معاد است. یعنى ندیدى که پروردگارت با منکران معاد چه کرد. از جمله عاد که با آن سرزمین آبادان، کاخها و عمارتها در زیر خروارها شن و خاک در صحراى احقاف مدفون شدند. زمینه آیه را در سوره حاقّه ملاحظه کنید که گفت: (کذَّبَتْ ثَمودُ و عادٌ بالقارعه. فأمّا ثمود فأُهْلِکوا بالطاغِیه و أمّا عادٌ فأهْلِکوا بِریح صَرْصَرٍ عاتیه. سخّرها علیهم سَبْعَ لَیالٍ و ثَمانِیهَ أیام حُسوماً فترى القوم فیها صَرْعی کأنّهم أعجاز نخل خاویه).
اهرام مصر
وَ فِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ
اطلاق اوتاد، براساس فرهنگ قرآن است که میگوید: (ألَمْ نَجْعَلِ الأرضَ مِهاداً. و الجِبالَ أوتاداً) (نبأ، ۷). نظیر این عبارت در سوره ص به این صورت گذشت: (کذَّبَتْ قبلَهم قَومُ نوح و عاد و فرعون ذوالأوتاد).
آوردن کلمه «اوتاد» که ناظر به اهرام مصر است و خصوصاً اهرام ثلاثه، به منظور معرّفى فرعون عهد موسى است که بانى اهرام است؛ وگرنه فرعون موسى با عبارت دیگرى قابل معرّفى و تعریف نبود.
اگر اوتاد را به معناى میخ طویله آهنین بگیریم که مردم را با آن به چهار میخ کشیده باشد، معرّف فرعون نیست؛ زیرا همه پادشاهان مصر به نام «فرعون» خوانده می شوند. مانند شاهنشاهان ایران که به نام «خسرو» و «کسرى» خوانده میشدند. شاهان چین نیز به نام «خاقان». مرسوم همه حاکمان بود که مردم را با میخ به صلیب می کوبیدند و یا بر زمین می دوختند. بنابراین باید خصیصه اى یاد شود که بتواند فرعون موسى را که خدا با او چه کرد، به خاطره ها بیاورد. این خصیصه غیر از اهرام مصر چیز دیگرى نیست.
آدمیزاده و ایمان
فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیقُولُ رَبِّی أَکرَمَنِ* وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزْقَهُ فَیقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ* کلَّا…
کلمه «أمّا» براى تفصیل است. این تفصیل دو حالت متفاوت را براى آدمیزاده بی ایمان، عنوان می کند؛ تا آخر آیه ۲۶ نیز به شرح آن می پردازد و پیآمدهاى آن را تا روز رستاخیز دنبال می کند.
در مقابل این آدمیزاده بی ایمان و یا کم ایمان، آدمیزاده با ایمانى را مطرح می کند که خواه دولتمند باشد و یا مستمند، از راه طاعت خارج نمی شود و بر خلاف تصورهای خام نابخردانه، ثروت را گواه محبوبیت عند اللَّه؛ و محرومیت را گواه منفوریت عند اللَّه نمی شناسد.
نفس آرام و فروتن
لذا با خطاب:
یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ
مخاطب می گردد. سایر الفاظ آیه با توجّه به ترجمه معانى القرآن روشن است.
آخرین دیدگاهها