این نوشتار برگرفته از مقاله «میلاد کوثر» اثر استاد بهبودی است که در سال ۱۳۴۱ در تفسیر سوره «کوثر» نگارش شده است. سوره کوثر یکصد و هشتمین سوره قرآن، مکی و کوچک ترین سوره قرآن است و به نظر استاد بهبودی به مناسیت تولد حضرت فاطمه زهرا (ع) نازل شده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
إنّا أَعطَیناکَ الکَوثَر* فصَلِّ لرَبّکَ و انَّحر*إنّ شانئَکَ هُوَ الأَبتَرُ*
معنی تحت اللفظی: «ما عطا فرمودیم به تو کوثر را، پس نیایش کن برای پروردگارت و قربانی کن، همانا آزاردهنده تو، خود ابتر است».
سوره کوثر
سوره کوثر درباره چیست؟
سوره «کوثر» از سه آیه کوتاه ترکیب شده و هر آیه ای هم بیش از سه کلمه ندارد. در آیه اول توجه خاصه الهی با اعطای کوثر به رسول گرامی یاد شده، در آیه دوم وظیفه شکرگزاری و امتنان از این موهبت خاطر نشان گشته و در آیه سوم شماتت دشمن را چون طوق لعنتی بر گردن او استوار و ننگ و عار ابدی را در خانواده او برقرار کرده است.
موقعی که این سوره شریفه نازل شد و عبارت های شیوایش در شهر مکه دهان به دهان گشت، همگان بالأخص مسلمانان از معنی و مقصد آن واقف شده و حتی ابتر واقعی را که دشمن آزار دهنده پیغمبر بود، شخصاً می شناختند. ولی ما که می خواهیم از معانی و مقاصد این سوره مطلع شده و از خصوصیات آن آگاه گردیم، جز این که صدر و ذیل آیات را مطالعه کرده و قراین محیط و اجتماع را مورد توجه قرار دهیم، راه دیگری که اطمینان بخش باشد، در پیش نداریم.
معنی سوره کوثر
تنها جمله ای که سررشته مفاهیم سخن را به دست میدهد و معنی سوره را به وضوح روشن میسازد، همان آیه سوم است که می فرماید: «إنَّ شانِئکَ هُوَ الأبتَرُ».
«شانیء» به معنی دشمن کینه جو است. در صورتی که با درشتی و بد زبانی توأم باشد. «ابتر» به معنی بلا عقب است. یعنی کسی که نسل او منقطع باشد؛ و چون تعریف خبر «إنَّ» و ضمیر فصلی که بر آن وارد شده، افاده قصر قلب میکند، معنی چنین است: «دشمن شماتتگر تو خودش ابتر است، نه تو».
از این جمله به خوبی فهمیده میشود که یکی از دشمنان رسول اکرم، او را به عنوان «ابتر» و بلا عقب مورد طنز و شماتت قرار داده و به حدی موجب تکدر خاطر و دلخستگی آن بزرگوار شده است که خداوند عزیز به دلجویی و دلداری او برخاست و دشمن او را به کیفر این دل آزاری ابتر و بلا عقب ساخت و شماتت او را به خودش برگردانید.
قهری است که چنین شماتتی اگر پوچ و کاملاً بیاساس بود، هیچگونه تاثیری در روح عالی آن بزرگوار نداشت و محیط اسلامی را نگران نمیساخت. ولی این طعن و شماتت موقعی صورت گرفت و انتشار یافت که پسران آن حضرت یکی بعد از دیگری فوت کرده و تنها دختران آن حضرت باقی مانده بودند.
فرزندان رسول اکرم
رسول اکرم صلوات الله علیه، موقعی که سی بهار از عمر شریفش گذشت، با خدیجه خاتون ازدواج فرمود و ثمره این ازدواج فرزندان متعددی است که اینک فهرستوار برای روشن شدن محیط خانوادگی آن حضرت نامبرده میشوند:
۱- قاسم؛ وی در سال اول ازدواج متولد شد و پس از چند سال فوت کرد و به مناسبت تولد آن بزرگوار کُنیه آن حضرت به ابوالقاسم شهرت یافت.[۱]
۲- رقیه؛ او در سال چهارم ازدواج (شش سال قبل از بعثت) متولد و در سال سوم هجرت، در ایام جنگ بدر فوت نمود. شوهر اول او عُتبه بن ابیلهب، عموزاده پیغمبر و شوهر دوم او عثمان بن عَفّان بود.
۳- امکلثوم؛ وی در سال هفتم ازدواج (سه سال قبل از بعثت) متولد شد و سال نهم هجرت فوت کرد. شوهر اول او عتیبه بن ابیلهب، عموزاده دیگر پیغمبر و شوهر دوم او عثمان بن عَفّان بود که بعد از فوت رقیه، سال سوم هجرت با او ازدواج کرد.
۴- عبدالله؛ او در سال دهم ازدواج (سال اول بعثت) متولد شد و پس از چندی فوت کرد.
۵- طیب (طاهر)؛ وی در سال دوازدهم ازدواج (دو سال بعد از بعثت) متولد شد و او نیز پس از چندی فوت کرد. به همین جهت که تولد او بعد از ظهور اسلام بوده است، نام او را طیب (طاهر) نهادهاند.
۶- تولد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نیز در سال پنجم بعثت است. او سال یازدهم هجرت، سه ماه یا شش ماه پس از رحلت پیغمبر اکرم، به پدر بزرگوارش ملحق شد. شوهر او علی بن ابیطالب عموزاده پیغمبر اکرم بود.
طعن و تبلیغات منفی دشمنان
در همین ایام و روزگاران، یعنی سال چهارم و پنجم بعثت که دعوت پیغمبر اسلام صلوات الله علیه علنی شده و مبارزه قریش با آن حضرت شدت یافت، «عاص بن وائل سهمی» که خود یکی از استهزا کنندگان رسول الله بود و از هر فرصتی برای دل سرد کردن آن حضرت و آزار و اذیت مسلمانان استفاده میکرد، فوت پسران رسول اکرم را مورد طعن و شماتت قرار داده و او را «ابتر» و بلا عقب خواند. وی میگفت:
قریش نباید از محمد و دین تازه او در بیم و هراس باشند، چه دیر یا زود شعله حیات او خاموش شده و بنای افکار و عقایدش در هم خواهد ریخت.
البته اعراب دختران را به هیچ وجه مورد توجه نمی دانستند و حتی نسل را از طرف آنان مقطوع میشمردند. آنان شعار شان این بود:
بنونا بنو أبنائنا و بناتنا * بنوهنَّ أبناءُ الرّجال الأباعد
پسران ما، فرزندانشان فرزندان مایند. اما دختران ما؛ فرزندانشان فرزند شوهرانشانند که با ما بیگانه اند.
این طعن و شماتت مورد استفاده تبلیغاتی قرار گرفت و به فوریت انتشار یافت و علاوه بر این که خاطر شریف پیغمبر را آزرده ساخت، تأثیر نامطلوبی در روحیه مسلمانان باقی گذاشت. همچنین آنان را که اکثراً تحت شکنجه و آزار قریش به سر می بردند، نسبت به آینده خود بیمناک نمود.
دلجویی قرآن مجید
در این موقع قرآن مجید به دلجویی و دلداری آن حضرت و مقابله با تبلیغات سوء قریش پرداخته و اعلام نمود: دشمن تو خودش ابتر است، نه تو. این جمله دارای دو مفهوم است:
مفهوم اول آنکه: دشمن تو «عاص بن وائل سهمی» ابتر است و نسل او منقطع خواهد گشت. چنان که او بعد از آن تاریخ عقیم شد و فرزند او هشام بن العاصی از دختر «هشام بن المغیره» در جنگ یرموک بلا عقب شهید گشت و فرزند دیگر او «عمرو بن العاصی» اگرچه فرزند آورد، در نسب مطعون بود.
مفهوم دوم آنکه: ای رسول گرامی تو ابتر نیستی، بلکه نسل مبارک تو جهان را پر خواهد کرد و نام تو را در جهان جاوید خواهند ساخت؛ اگرچه تنها از دختر تو فاطمه باشد.
تولد حضرت فاطمه زهرا
حال با توجه به این که شماتت عاص از نظر انقطاع نسل آن حضرت بوده و خداوند عزیز میفرماید: نسل تو پاینده و برقرار است و از طرف دیگر نسل رسول اکرم از جانب تمام دخترانش مقطوع شده و تنها اعقاب فاطمه زهرا سلام الله علیها باقی مانده و جهان را پر کردهاند، میتوانیم به صدر سخن مراجعه کرده و معنی «إنّا أَعطیناک الکوثَر» را دریابیم.
«کوثر» صیغه مبالغه از ماده کثرت است و افاده شأنیت و استعداد میکند. یعنی آنچه استعداد تکثر و انتشار دارد. مانند: نهر زاینده رود، چشمه جوشان، دریاچه، ثروت و امثال آن. از جمله نسل و نژاد بشر است که در این آیه مورد نظر بوده است.
علت این که می گوییم از بین مصادیق مختلف، تنها نژاد و نسل مورد نظر بوده این است که سوره کوثر به منظور دلداری و دلجویی رسول اکرم و نقش شماتت دشمن از انقطاع نسل آن بزرگوار نازل شده و جز این منظور دیگری ندارد. به همین جهت، بشارت اعطای کوثر، یعنی نسل با برکت و جهانگیر را مانند پایه و اساس در صدر سخن قرار داده است؛ تا بتواند دلداری و دلجویی و نقض شماتت را بر آن مبتنی و مترتب سازد. اگر کوثر به معنی نسل و نژاد نباشد، هر معنی دیگری که در نظر بگیریم، پایه و اساس سخن درهم ریخته و تناسب صدر و ذیل آن برقرار نمیشود. در این صورت، قطعی است که مراد از کوثر وجود مبارک فاطمه زهرا سلام الله علیها است که مانند چشمه جوشان، عظیم ترین و مقدس ترین سلسله نژاد بشری را در جهان پراکنده و منتشر ساخته است.
کوثر در احادیث و روایات
برخی از ابن عباس حدیث کردهاند که چون این سوره نازل شد، پیغمبر اکرم بر منبر فراز[۲] شد و سوره را قرائت فرمود. موقعی که از منبر فرود آمد، گفتند: یا رسول الله این کوثر چیست که خداوند به تو عطا فرموده است؟ فرمود: «نهری است در بهشت، سفیدتر از ماست، راست تر از تیر چوب، طرفین آن از دُر و یاقوت …».
ولی این حدیث را بدون جهت به ابن عباس بسته اند؛ زیرا ابن عباس موقعی که این سوره نازل گشت، هنوز متولد نشده بود. او سه سال قبل از هجرت در مکه متولد شده و بعدها با پدر خود به مدینه آمد و خدمت آن حضرت را درک نمود. موقعی که رسول اکرم رحلت کرد، او کمتر از چهارده سال داشت و هنوز بالغ نشده بود.
شواهد دیگر
تازه اگر این اسناد را صحیح بدانیم، باید بگوییم که ابن عباس آنچه را از سایر اصحاب می شنیده، به عنوان جزم و قطع نقل می نموده است. در این صورت، بایستی به اصل حدیث او توجه کرد که حدیث انس بن مالک است.
انس بن مالک میگوید: روزی پیغمبر اکرم در میان ما نشسته بود، ناگهان سنگینی چرت بر او غالب شد، بعد خندان سر خود را بلند کرد، من گفتم از چه خندانی یا رسولالله! فرمود: الساعه سوره ای بر من نازل شد و آنگاه سوره کوثر را قرائت کرد. بعد فرمود: آیا میدانید کوثر کدام است؟ گفتیم خدا و رسولش داناترند. فرمود: «آن نهری است که خداوند به من وعده فرموده که از آن تمتع فراوانی خواهیم برد و آن حوض من است. امت من روز رستاخیز بر آن وارد میشوند، در کنار حوض جام هایی است به عدد ستارگان آسمان. برخی از آنان از اطراف حوض رانده میشوند (جامها از دست آنها گرفته میشود). من می گویم پروردگارا اینان از پیروان من اند، جواب میرسد: تو نمی دانی بعد از تو چه تازه ها که پدید نکردند و چه بدعت ها که ننهادند».
باز هم باید گفت این حدیث را بدون جهت به انس بن مالک نسبت دادهاند. چه او از قبیله انصار است و مدت ها بعد از هجرت به خدمتکاری منزل آن حضرت گماشته شد. در حالی که سوره مکیه است و در اوایل بعثت، موقعی که انس هنوز به اسلام نگراییده بود، نازل شد.
ماهیت احادیث جعلی
راجع به این گونه احادیث، به یاری خداوند در موقع مناسبی بحث خواهیم کرد. در اینجا فقط اشاره میکنیم که جعل احادیث از زمانی شایع شد که دسته بندی های مذهبی شروع شده و شالوده مذاهب و مکاتیب که اغلب جنبه سیاسی داشت، پی ریزی گشت.
در این موقع بود که هر فرقه ای به منظور تحکیم مبانی خود و تخریب اساس خصم به جعل احادیث همت گماشت و آن را به نام اصحاب معروف پیغمبر مانند ابن عباس، انس بن مالک، ابوسعید خُدری، ابوهریره، عایشه امالمؤمنین، تمام کرد.
در این جا هم با این که صدر و ذیل آیه شریفه، بالاخص توجه به شأن نزول، معنی کوثر را روشن میسازد، کسانی که با اهل بیت پیغمبر و فرزندان فاطمه به دشمنی پرداخته و تقدم آنان را در اجتماع به شکست مادی خود میدانستند، احادیثی جعل کرده و رواج دادند، تا نور اهل بیت را خاموش کنند؛ «و یأَبی الله إلا أَن یتمَّ نُورَهُ و لَو کرِه الکافِرون». ولی به مدلول: «إن الّذینَ یفتَرونَ عَلَی الله الکذبَ لایفلِحون».
«آنها که بر خدا و آیات خدا افترا بندند، رستگار نمیشوند؛ زیرا در هر موردی سخن دروغی ببافند، شواهد بسیاری از خود به جای می گذارند که دروغ آنها را ثابت کند». چنان که این دو حدیث را به ابن عباس و انس بن مالک نسبت دادند، در حالی که موقع نزول این سوره وجود نداشتند. تا ارزش تولد حضرت فاطمه زهرا (ع) و نسل ایشان را کتمان کنند.
کوثر به معنی نهر یا حوض
گفتنی است که از یک طرف کوثر را به عنوان نهر معرفی کردند که دو طرف نهر با دُرّ و یاقوت ساخته شده و چون تیر، صاف و مستقیم است؛ و از طرف دیگر، آن را با حوض که به معنی دریاچه است، متحد ساخته و اطراف آن جام های بی شماری نهادند.[۳]
پیغمبر اکرم در حدیث دیگری فرمود:
امت من روز رستاخیز در نهایت عطش وارد صحرای محشر شده و به سراغ من می آیند. من در کنار حوضی که وسعت آن چنین و چنان و آب گوارای آن چنان و چنین است ایستاده ام. علی در کنار حوض ایستاده و صالحان از امت را به کنار حوض راه میدهد تا بیاشامند و طالحان را همچون شتر غریبه از کنار حوض می راند.
کسانی که حدیث انس بن مالک را پروراندند، آن را با حدیث مسلم دیگری از پیغمبر اکرم راجع به حوض درآمیختند تا دروغ خود را در سایه حقیقتی، رایج سازند. ولی از این معنی غفلت کردند که نهر چیزی است و حوض چیز دیگر.[۴]
شکرگزاری برای تولد حضرت فاطمه زهرا (ع)
بعد از این که معنی کوثر روشن شد و دانستیم که مراد از کوثر فاطمه زهرا سلام الله علیها است، معنی آیه دوم به خودی معلوم میشود. چه بعد از اعطای کوثر، یعنی تولد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یا انعقاد نطفه آن بزرگوار، جز نیایش شکر آمیز و ذبح و قربانی عقیقه، وظیفه دیگری بر آن مترتب نخواهد شد.
«صلاه» در اصل لغت به معنی نیایش و چنان که منقول است، نیایش در صدر اسلام خالی از رکوع بوده است. آنان فقط از حال قیام به سجده میرفتند. در این جا هم منظور از صلات نیایش معهود آن زمان است و پیغمبر اکرم را موظف میسازد که به شکرانه این موهبت عظمی به نیایش پرداخته و در واقع سجده شکر بجای آورد.
معنی نحر: قربانی برای تولد حضرت فاطمه زهرا
«نحر» هم در اصل لغت به معنی قربانی کردن شتر است که با کارد به (نحر) گلوگاه او زده و او را میکشند. از جایی که این تکلیف پس از اعطای کوثر متوجه آن حضرت شده است، قهراً قربانی کردن شتر به عنوان عقیقه خواهد بود که در این مورد به خصوص فرض؛ و در سایر موارد، بالاخص برای مسلمانان، سنت است.
در معنی کلمه «انحر» مانند «کوثر» احادیث مختلفی نقل شده که هیچ یک با صدر و ذیل سخن متناسب نیست و حتی با معنی لغوی آن که اساس قرآن بر آن مبتنی است، تطبیق نمیکند. چنان که میگویند: «انحر» یعنی دستهای خود را در موقع تکبیرات نماز تا محاذی گلوگاه بلند کن! این احادیث علاوه بر ضعف سند، مخالف قرآن است. چه اگر مراد از نحر برخلاف صریح لغت، بلند کردن دست ها تا محاذی گلوگاه بود، اختصاصی به حال تکبیرات نداشت و نماز گزاران موظف میشدند از اول تا به آخر قیام صلات، دستها را برابر گلوگاه بالا نگه دارند.
در این میان، انس بن مالک هم باز اظهار نظر نموده و میگوید:
پیغمبر اکرم قبل از نزول این سوره، روز عید اضحی، اول قربانی میکرد و بعد نماز میخواند. این آیه او را مأمور ساخت که اول نماز بخواند و بعد قربانی کند.
جاعل این حدیث علاوه بر نکات سابق الذکر،
موضوع دیگری را هم فراموش کرده است و آن این که سنت قربانی و نماز عید در مدینه
مقرر شده و اصولاً در مکه آن هم صدر اول، چنین وظایفی مقرر نشده بود. بلکه سنت
نماز عید بعد از حکم نماز جمعه، و سنت قربانی بعد از نزول آیات حج برقرار شد و
تمام این سالها بعد از موقعی بود که پیغمبر اکرم به مدینه هجرت فرمود و اساس
اسلام را برقرار و مستقر ساخت.[۵]
پانوشت ها
[۱] ضمن فرزندان آن حضرت، زینب زوجه ابوالعاص بن الربیع نامبرده شده و بعضی او را فرزند اول آن حضرت میدانند. ولی بیشتر او را ربیب آن حضرت میشناسند که از شوهر اول خدیجه خاتون بهجای مانده است. ضمناً باید توجه داشت که سالهای تولدی که ما نوشتهایم، جنبه تقریبی دارد نه تحقیقی.
[۲]. پیغمبر اکرم فقط در مدینه، آن هم بعد از چند سال اجازه فرمود تا منبری ساختند و هنگام خطبه و سخنرانی از آن استفاده میفرمود.
[۳]. آنچه بین مسلمانان راجع به حوض کوثر شایع شده، از همین جا سرچشمه گرفته است.
[۴]. برخی هم از ابنعباس حدیث میکنند که: «کوثر نهری است در بهشت. ژرفای آن هفتاد هزار فرسخ». البته معلوم نیست چرا نام آن را اقیانوس ننهادهاند. آن دیگری وقاحت را به جایی رسانده است که از عائشه امالمؤمنین نقل میکند که گفت: «هرکس میل دارد صدای (شرشر) نهر کوثر را بشنود، انگشت خود را در سوراخ دو گوشش بنهد تا صدای آن را بشنود».
[۵]. جاعل دیگری از همین انس حدیث میکند که رسول اکرم فرمود: «نحر عبارت از این است که هنگام نماز دست راست را بر ساعت دست چپ نهاده، هر دو را محاذی گلوگاه بر روی سینه قرار دهی».
این همان تکتف و تکفیری است که امامان اهل سنت، با اقتباس از آداب و رسوم ایرانیان که خود هم نژاد از ایرانیان داشتند، اختراع و مورد حمایت قرار دادند. اهل بیت پیغمبر شدیداً با آن مبارزه کردند و آن را بدعت میشمردند.
احادیث دیگری هم با معانی شگفتآمیز نقل شده که از نقل آنها صرفنظر کردیم. به تفسیر الدر المنثور سیوطی مراجعه شود.
- طلوع و غروب اصحاب اجماعاین مقاله ابتدا در مجله کاوشی نو در فقه، شماره تابستان و پاییز ۱۳۷۴منتشر شده است. در علم «درایت الحدیث»، بحثی پر دامنه وجود دارد که ویژه «علم الحدیث» شیعیان است. یعنی برخلاف سایر مسائل «علم الحدیث» که هماره شیعیان پیرو سنیان شده اند و در همه جا، ضوابط و قواعد، حتی مثالها و اصطلاحات… خواندن بیشتر: طلوع و غروب اصحاب اجماع
- حدیث و تاریخ ثبت و روایت آننوشتار حاضر، برگرفته از مقاله ای است با عنوان نگرشی به آغاز و انجام حدیث که در دی ماه سال ۱۳۶۶ در شماره ۴۶ مجله کیهان فرهنگی به چاپ رسیده است. در این مقاله استاد بهبودی به صورتی بسیار اجمالی، به تاریخ حدیث و مشکلات پیش آمده برای آن پرداخته است.
- جبر و اختیار از منظر قرآن کریماین نوشتار درباره موضوع «جبر و اختیار» است و استاد بهبودی به روش مالوف خود این موضوع را با استفاده از آیات قرآن کریم تشریح کرده است. اصل مقاله جبر و اختیار در سال ۱۳۵۳ چاپ شده و سپس با صلاحاتی در کتاب معارف قرآنی منتشر گردیده است. جبر و اختیار شاید پیچیده ترین مسأله… خواندن بیشتر: جبر و اختیار از منظر قرآن کریم
- تغییر سرنوشت در قرآن کریماین نوشتار به موضوع سرنوشت و تغییر سرنوشت در قرآن کریم می پردازد و بر گرفته از مقاله ای است که تحت عنوان بداء و سرنوشت، همراه با مقاله ای دیگر در باب جبر و اختیار از استاد بهبودی در سال ۱۳۵۳ به چاپ رسیده است. این مقاله با اصلاحاتی سپس در کتاب معارف قرآنی… خواندن بیشتر: تغییر سرنوشت در قرآن کریم
- چگونگی تقسیم ارث در قرآن و احکام آندر این نوشتار احکام وصیت، ارث و طبقات وارثان، اِرث کَلالَه، اِرث پیمانی، عَول و تَعصِیب، به صورت مستقیم از قرآن تبیین و تشریح شده است. نوشتار برگرفته از مقاله ایست که نخستین بار در سال ۱۳۵۳ در کتابی با نام «احکام قرآن: ارث و ربا» به چاپ رسیده است و در واقع به چگونگی… خواندن بیشتر: چگونگی تقسیم ارث در قرآن و احکام آن
آخرین دیدگاهها