شرح و تفسیر آبات سوره فاتحه الکتاب یا سوره حمد، برگرفته از کتاب تدبری در قرآن به شرح زیر است:
بِسم اللهِ الرّحمنِ الرّحِیم
الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِیْنَ
در قرآن» کلمهی «عالَم» به فتح لام به معنای ذرّات عالم وجود است و به خاطر علم و حضور شخصی آنان در عالم غیب، به مانند کلمات دالّه بر ذویالعقول، به جمع سالم ملحق شده است و در جمع آن میگوئیم: «عالَمون- عالَمین». بنابراین معنای آیه این است که ثنا و ستایش من از آن خداوندی است که پروردگار ذرّات عالم وجود است.
اگر الف و لام «الحمد» عوض مضافالیه باشد که هماره چنین است، تقدیر کلمه چنین خواهد بود: «حمدی للّه رَبِّ العالَمین» و اگر الف و لام جنس باشد قهراً به صورت مطلق ترجمه میشود. ولی به سبب این که این سوره کریمه ویژه افتتاح صلاۀ نازل شده است، تناسب آن با متکلّم و مصلّی الزامی است و لذا است که همین نکته تا پایان سوره دنبال میشود.
الرَّحمنِ الرَّحِیْمِ
مادّه اصلی این دو کلمه همان «رحم» است. از نظر ادبی میگویند: هر دو کلمه برای مبالغه است. مناسب همان اجرای ظاهر لفظ است یعنی رحمن صفت مشبهه است که از «رَحِمَ» مشتق شده و ابلغ از «رحیم» است؛ چرا که معنای التزام ذاتی و دوام را میرساند. مانند «ریّان». به هر حال، آوردن کلمه «رحیم» بعد از «رحمن» که دوام و عموم و شمول واسعه دارد، گواهی میدهد که رحمت «رحیم» اختصاصی است که به عنوان عنایتهای ویژه اجرا میشود.
مَالِکِ یَومِ الدِّینِ
قرائت «مَلِک» با سایر آیات کریمه قرآن و از جمله (لِمَنِ المُلکُ الیَومَ لِلّهِ الوَاحِدِ القَهَّار) (غافر/۱۶) مناسبتر است. بهویژه که «یوم» امتدادی از زمان است که جنبه اعتباری دارد و با وصف «مالک» بیتناسب است؛ همچنین اگر «مُلک» را به معنای پادشاهی و فرمانروایی مطلق بدانیم، وصف «مَلِک» با عنوان «یوم الدِّین» که روز قانون و روز تجلّی فرمانروایی است، ملازمهای قاطع دارد و همین قرائت را الزامی میسازد. البته انتخاب با قاری است و چنانکه علّامه طبرسی در مقدمّه تفسیر خود مینویسد:
«الظاهر من مذهب الإمامیّه أنّهم اجمعوا علی جواز القراءه بما تتداَولُه القرّاء بینهم من القراءه. إلّا أنّهم اختاروا القراءه بما جاز بین القرّاء و کرهوا تجرید قراءه مفرده».
التزام به قرائت عاصم و یا نافع ـ که اگر در امانت خود آنان شک نکنیم در امانت راویان آنان جای شک و تردید بسیار است ـ منافی با عقل و درایت است؛ و در بسیاری از موارد مشکلآفرین خواهد بود؛ تا آن حد که باید کلام معجز نظام قرآن را با توجیه و تأویل به معنا برسانیم. به هر حال، طرح مسأله قیامت و روز قانون و داوری آن هم بعد از آمدن کلمه «رحمن ـ رحیم» موجب سوق فکر و شعور انسانی است به سوی عالم آخرت که نتیجه آفرینش و پرورش است.
یعنی تنها به فکر دنیای خود نباشید که از رحمت واسعه الهی و رحمات ویژه او هرچه بیشتر کامیاب گردد، بلکه پایان زندگی شما با آغاز آخرت دمساز و قرین است؛ و شما باید به فکر راه و چگونگی تلاش در کامیابی جهان دائمی بعدی باشید و از رحمت واسعه و رحمت خاصّه ذات ربوبی، در نمایاندن این راه و معاونت او در نتیجهبخشی تلاش و طاعت و فرمانبرداری، کمک بجوئید. لذا میگوید:
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِین
در واقع به زبان نمازگزاران القاء میکند که در روز جزا تنها بندگی و طاعت و عبادت کارساز است و در راه طاعت و بندگی، استعانت و استمداد از ذات ربوبی الزامی است؛ زیرا عبادت و طاعت من درآوردی، مقبول درگاه او نخواهد بود، بلکه باید دانست و به دست آورد که ذات ربوبی از ما بشر خاکی چه میخواهد و چه برنامهای برای حیات بعدی در نظر دارد تا اطاعت کرد و با استعانت و یاری گرفتن از رحمت او موفّق بود.
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ
با «تدبری در قرآن» معلوم است که: بار دیگر در واقع به زبان نمازگزاران میگذارد که استعانت از ذات ربوبی باید در راستای تشخیص راه راست باشد که بدون اعوجاج و تأخیر به مقصد برسند و این راه راست را جز خداوند رب، موجود دیگری نمیتواند ارائه دهد. زیرا هدف و مقصد را جز او، شخص دیگری تنظیم نکرده است و چه بهتر که ذات ربوبی راه معلّمانی را به ما نشان بدهد که با رسالت و نبوّت و صداقت و شهادت و صلاح، در طاعت خدا ذوب شدند و درخشیدند.
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ
که قرآن مجید میگوید:
و مَنْ یُطعِ اللّهَ و الرّسولَ فاُولئکَ مع الذیَ أنعمَ الله علیهم من النّبیّین و الصِّدّیقین و الشهداءِ و الصّالحینَ و حسُنَ اولئک رَفِیقاً
و ذلِک الفَضْلُ مِنَ اللّهِ
نساء: ۶۹ و ۷۰
با تدبری در قرآن، البته انتظار آن نیست که ما به این فضل الهی دست و درجه نبوت یابیم و یا تا به منزلت صدّیقین ارتقاء یابیم و یا به فیض شهادت برسیم و یا دستکم جزو صالحین باشیم، بل همانقدر که مانند یهودیان مورد خشم و غضب الهی قرار نگیریم و یا مانند نصاری گمراه نشویم، در رسیدن به هدف، تلاش و کوشش ما به ثمر خواهد رسید.
بنابراین باید مراقب بود که مانند یهودیان تعصب به خرج ندهیم و با خدا و فرستادگان خدا یکرنگ باشیم و مانند نصاری به ساحت هر مقدس نامقدسی سر نسپاریم و دین خود را جز از زبان خدا و زبان انبیاء و صدیقین و شهداء و صالحین تعلیم نگیریم و لذا در پایان سوره میگوئیم:
غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالّیْنَ
۷
مطالعه تدبری در قرآن: سوره بقره
آخرین دیدگاهها