این مقاله به مناسبت اولین‌‍ سالگرد ارتحال محمدباقر بهبودی توسط گروه اندیشه خبرگزاری ایکنا به همت آقای قهوه پیان منتشر شد.

بهبودی با توجه به آیات قرآن تلاش می‌کند اثبات کند، بر اساس مشیت و در چارچوب آن، انسان آزاد خلق شده است و مسئول اعمال خویش است.

«محمدباقر بهبودی» و پاسخ قرآنی به مساله جبر و اختیار جبر و اختیار یکی از مسائل عمده بشری است و اندیشمندان تلاش کرده‌اند تا این مساله را پاسخ دهند که انسان مجبور است و یا مختار. در اندیشه دینی نیز این مساله مورد توجه قرار گرفته است و فلاسفه و متکلمان دیندار به بررسی این مساله پرداخته‌اند.

بهبودی تلاش کرده است تا مساله جبر و اختیار را با توجه به آیات و روایات واکاوی کند. وی ابتدا به بیان دو دیدگاه عمده جبریه و مفوضه پرداخته و نظر مختار شیعه را مطرح کرده است و عنوان داشته است که این مساله هنوز خاتمه نیافته است. وی در آغاز مقاله به سنخ دشوار مساله اشاره کرده و می‌گوید

«شاید پیچیده‌ترین مساله دینی مساله جبر و اختیار بوده باشد»

معارف قرآنی، ۳۴۷

وی کلید مساله حاضر را در مساله مشیت‌الهی عنوان کرده است.

مشیت، کلید مساله جبر و اختیار

وی مشیت را برابر با طبیعت عنوان کرده و معتقد است:

«آنچه در عالم طبیعت رخ می‌دهد، نتیجه فعل و انفعال‌های طبیعی است. این فعل و انفعال در اثر عوامل و خلقت و نوامیس طبیعت صورت می‌گیرد، در واقع فرمول‌های شیمیائی و فیزیکی و … جلوه‌ای است از مشیت خدای بیچون. از این رو که اسرار کائنات و نوامیس طبیعت همان مشیت و ابداع الهی است».

همان، ۳۴۸

از نظر او مشیت یا خواست پروردگار همان نوامیس و قوانین طبیعت است. (همان، ۳۶۴) و البته مراد وی از طبیعت عام‌تر از محسوسات است.

وی انسان را بر اساس مشیت الهی در عالم طبیعت فرض می‌کند که باید در مسابقه‌ای به سوی خداوند شرکت کند و عوامل مشیت مانند «بال و پر» در اختیار انسان است تا «با استفاده از آن به تلاش و تکاپو و آزادانه در این مسابقه» شرکت کند. (همان)

به نظر می‌رسد مشیت از نظر بهبودی همان قوانین حاکم بر جهان باشد که انسان باید بر اساس این قواعد که به او اختیاراتی می‌دهد، در مشیت الهی شرکت کند. از این رو انسان «باید مشیت خدا را درست» بشناسد.

اما بهبودی موجوداتی را فرض کرده است که فراتر از طبعیت قرار دارند. یکی از این موجودات روح‌القدس است.

«روح القدس بزرگترین قدرت جهانی است که با علم و احاطه‌ای ژرف و عمیق بر تمامی اسرار خلقت از پیدا و نهان واقف است و اراده خالق را بدون یک لحظه تردید و تامل اجرا می‌‎کند و بر تمامی جن و انس حاکم و فرمانروا است».

همان ۳۵۱

انسان به مشیت الهی (که جبریون سیطره آن را به همه شئون بشری بیان می‌کنند) دارای نیروی اختیار (که معتزله حاکمیت آن را مطلق می‌دانند) است. این بدان معناست که اختیار انسان به تنهایی کافی نیست و اختیار انسان باید در جهت مشیت باشد تا انسان به رستگاری برسد.

«پس اعمال بشر صددرصد با مشیت حق انجام می‌گیرد. اما مسئولیت نیک و بد آن بر عهده خود بشر خواهد بود، زیرا مشیت الهی در طریق عمل آنان قرار گرفته است. درست مانند ابزار و وسائل و از این رو است که باید افعال بشر به خود آنان منسوب باشد». (همان، ۳۵۷) «راننده بدن نیز به همین منوال است: هر کسی که تجهیزات بدن را به صورت شایسته‌ای بکار بگیرد ضمنان خط مشی خود را با مقررات شرعی منطبق سازد هم سعادت دنیای خود را تاکین کرده است و هم سرافرازی آخرت را».

(همان، ۳۶۰)

از این رو اختیار انسان جزئی از مکانیسم بدن اوست و به عبارت دیگر انسان مختار آفریده شده است.

«هر عملی که انسان انجام دهد و هر نیتی که در دل بپروانند همه با مکانیسم طبیعت بدن و با کمک عوامل خلق است».

(همان، ۳۵۲)

بهبودی، قرآن و مساله جبر و اختیار

بهبودی وجود «کارنامه اعمال» را دلیلی بر مختار بودن انسان می‌داند، کارنامه اعمال را وی به تصریح آیه ۱۲ سوره یس «إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ: آرى ماییم که مردگان را زنده مى‏سازیم و آنچه را از پیش فرستاده‏اند با آثار [و اعمال]شان درج مى‏کنیم و هر چیزى را در کارنامه‏اى روشن برشمرده‏‌ایم». نتیجه گرفته است و عنوان داشته است که «اگر بشر آزاد و مسئول نباشد نیازی به این همه تشریفات ]در خصوص ثبت اعمال[ نخواهد بود».(همان، ۳۶۲)

وی از قرآن در پاسخ به جبریون استفاده کرده است، وی آیه ۱۴۸ و ۱۴۹ سوره انعام را شاهد مثال بیان خود می‌آورد و ادعای جبریون را ادعای مشرکین می‌خواند.

«سَیَقُولُ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَکْنَا وَلاَ آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن شَیْءٍ کَذَلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم حَتَّى ذَاقُواْ بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَکُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إَلاَّ تَخْرُصُونَ* قُلْ فَلِلّهِ الْحُجَّهُ الْبَالِغَهُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ

کسانى که شرک آوردند به زودى خواهند گفت اگر خدا مى‏‌خواست نه ما و نه پدرانمان شرک نمى‏‌آوردیم و چیزى را [خودسرانه] تحریم نمى‏‌کردیم کسانى هم که پیش از آنان بودند همین گونه [پیامبران خود را] تکذیب کردند تا عقوبت ما را چشیدند بگو آیا نزد شما دانشى هست که آن را براى ما آشکار کنید شما جز از گمان پیروى نمى‏‌کنید و جز دروغ نمى‏‌گویید* بگو برهان رسا ویژه خداست و اگر [خدا] مى‏‌خواست قطعا همه شما را هدایت مى‏‌کرد»

انعام، آیه ۱۴۸ و ۱۴۹

وی معتقد است «قرآن می‌گوید: خواست ما قابل تخلف نیست. اگر چیزی رابخواهیم حتما محقق می‌شود، زیرا مشیت ما همان عوامل طبیعت است که برای علیت کافی است. پس اگر ما چیزی را در دورن بشر بخواهیم حتما عملی خواهد شد. اما ناخواستن ما چیزی را اثبات نمی‌کند. چون ناخواستن ما یعنی به کار نگرفتن عوال طبیعت. پس اگر ما عوال طبیعت را به کار نیندازیم ایجاد نمی‌کند که سایرین عوال طبیعت را به‌کار نگیرند. زیرا افراد بشر صاحب اختیارند. یعنی ما خودمان عوال طبیعت را در اختیار آنان قرار داده‌ایم».

وی آیه ۱۰۷ سوره انعام «وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذَلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّهٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ: و آنهایى را که جز خدا مى‏خوانند دشنام مدهید که آنان از روى دشمنى [و] به نادانى خدا را دشنام خواهند داد این گونه براى هر امتى کردارشان را آراستیم آنگاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود و ایشان را از آنچه انجام مى‏دادند آگاه خواهد ساخت» را هم شاهدی بر این مساله می‌آورد که خداوند نخواسته است که در کار بشر دخالت کند (همان، ۳۶۶)

بهبودی در تایید مدعیات خود آیات ۷۸ و ۷۹ سوره نسا را پیش کشیده است که در آن اعتقاد جبریون نقل شده و سپس واقعیت عینی را که آزادی و مسئولیت است، اعلام می‌دارد. بنابراین انسان دو مشیت دارد، مشیتی تکوینی که بر اساس ان مختار آفریده شده است و مشیتی اخیترای که بر اساس آن انسان آزاد و مسئول کارهای خویش است.

بهبودی معتقد است «خداوند در سرنوشت عمومی بشر دخالت می‌کند. دفتر سرنوشت برای همین تنظیم شده است که برنامه‌های الهی را پیاده کند. گاهی خداوند از عالم غیب لطف و عنایتی می‌کند که شما خرم و کامیاب گردید و ضمنا امیداوار. گاهی فشار و بدبختی می‌آفریند تا شما از نیروی خودتان مایوس شوید و خودکامگی را وانهید و از خدای گیتی ترسان و بیمناک شوید». (همان، ۳۶۷)

دو مشیت تکوینی و اختیاری در قرآن وجود دارد و در تفسیر آیات ۹۹-۱۰۰ سوره یونس

«وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ* وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَیَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ: و اگر پروردگار تو مى‏خواست قطعا هر که در زمین است همه آنها یکسر ایمان مى‏آوردند پس آیا تو مردم را ناگزیر مى‏کنى که بگروند* و هیچ کس را نرسد که جز به اذن خدا ایمان بیاورد و [خدا] بر کسانى که نمى اندیشند پلیدى را قرار مى‏دهد».

یونس، آیات ۹۹-۱۰۰

می‌گوید: «هر کاری که در عالم گیتی رخ می‌دهد در اثر عوامل طبیعت است، این عوال همان مشیت الهی است. اما اجرای آن به دو صورت انجام می‌گیرد. یا به وسیله ذات حق اجرا می‌شود. یا اینکه رخصت می‌دهد و دست افراد بشر را باز می‌گذارد که مشیت الهی را اجرا کنند. … اگر خدا خواسته بود که همه مردم مومن باشند کار سهلی بود.

دستگاه مشیت یعنی عوامل طبیعت را بسیج می‌کرد. آن وقت بدون تردید همگان مومن می‌شدند. اما نخواست چون مساله آزمون مطرح است. مردم باید آزاد باشند تا آزمون صحت داشته باشد. … این لازمه وجود بشر است. بشر این آزادی را همیشه در حاق فطرت خود احساس کرده است. منتها جمعی در مکانیسم وجود خود تفکر نمی کنند و یا فطرت الهی را نادیده می‌گیرند. (همان، ۳۶۹)

طبیعت و آزادی

به نظر می‌رسد از فراز نهایی تحلیل بهبودی، خداوند طبیعت را برای هدایت جبری انسان بسیج نکرده است و از این رو انسان آزاد مانده است. این تحلیل مبتنی بر وجود آزمون الهی است که در آن انسان خود باید مشیت را اجرا کند. آنچه به نظر می‌رسد در تحلیل بهبودی وجود دارد، وجود انسان مختار به عنوان عنصری فارغ از طبیعت است، عنصری که انسان را آزاد می‌کند، خلق موجودیت مختار انسان است. این موجودیت مختار به سبب فرض الهی اثبات شده است.

بهبودی مساله جبر و اختیار را با رویکردی درون دینی حل می‌کند به این معنا که شرایط و علل و یا به یک معنا نظام علی تا جایی کار می‌کند که به عنصر الهی انسان مختار ختم شود. این عنصر خود بخش از طبیعت فرض شده است که البته با وجود خلقت عنصر آزاد الهی معقول خواهد بود.

*همه ارجاعات متعلق است به کتاب: بهبودی، محمدباقر، معارف قرآنی، نشرسرا، ۱۳۸۰، تهران.

میثم قهوه‌چیان


لینک اصل مقاله