این نوشتار برگرفته از کتابی است که استاد بهبودی درباره آشنایی با احکام اسلامی تدوین کرده و به تمامی مسایل و احکام اسلامی، از جمله مساله تقلید از فقها و یا پرسش از ایشان می پردازد.
آشنایی با احکام تقلید از فقها یا پرسش از آنان
در مسایل مذهبی چه باید کرد
در مسایل مذهبی، پرسش از فقها که «چه باید کرد»، یک تکلیف عقلی و فطری است. یعنی همان طور که مردم در سایر نیازمندیهای خود، به طبیب و معمار و مهندس مراجعه می نمایند تا مشکل خود را برطرف نمایند و یا اطلاعات لازم را دریافت نمایند، موقعی که در مسایل مذهبی مجهولی داشته باشند طبعاً و عقلاً به فقیه و کارشناس مذهبی مراجعه می نمایند تا از چند و چون مسایل آگاه شوند.
مفهوم تقلید از کجا آمده است؟
مراجعه به این کارشناسان و این پرسش و پاسخ، در هیچ زمانی و در هیچ موردی به نام «تقلید» خوانده نمی شد و نمی شود، جز در مسایل دینی و مذهبی.
از اواخر قرن سوم هجری یعنی بعد از غیبت امام دوازدهم، کلمه «تقلید» به این معنی شایع شده است. آنهم به صورت یک اصطلاح فقهی با خمیر مایه عجمی که مسئولیت احکام شریعت را مانند قلاده به گردن فقیه انداختند و خود از نظر عمل به احکام، فتوای آنان را الگوی علمی و عملی قرار دادند.
در عهد اول کتابی که کلمه «تقلید» را فراوان به کار برده است، تفسیر منسوب به امام عسکری (ع) است. از جمله در مباحث ذیل آیه کریمه زیر:
«و منهم أمیون لایعلمون الکتاب الأ أمانی»
گروهی از این یهودان بیسوادند و از کتاب خدا چیزی جز زمزمه تلاوت نمیشناسند و از معانی آن فقط پنداری در ضمیر خود میپرورانند.
ولی وای بر دانشمندانشان، که با دست خود رساله مینویسند و به مردم میگویند: این فرمان خداست. تا با دستنویس خود سیم و زری ناچیز به دست آورند. وای بر آنان از دستنویس آنان. وای بر آنان از سیم و زری که به دست میآورند.
سوره بقره، ۷۸ و۷۹
بعد از آنکه به شیوه تعلیم و تربیت دانشمندان و احبار یهود اعتراض می کند، می نویسد:
«فمن قلد من عوامنا مثل هؤلاء الفقهاء فهم مثل الیهود الذین ذمهم الله تعالى بالتقلید لفسقه فقهائهم واما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظه لدینه، مخالفه على هواه، مطیعه لامر مولاه، فللعوام أن یقلدوه. و ذلک لایکون الآ بعض فقهاء الشیعه لا جمیعهم ..».
بحار مجلسی، ج ۲، ص ۸۷ تا ۸۸
در این فراز از تفسیر کلمه «عوام» ده نوبت و کلمه «تقلید» پنج نوبت به کار رفته است، در حالی که این دو کلمه با مفهومی بکار رفته است که با فرهنگ و ادب عرب فاصله دارد.
عامی و بیسواد
کلمه «عوام» جمع «عامه» است؛ مانند خواص جمع خاصه و مواد جمع ماده و جواد جمع جاده و حواس جمع حاسه. کلمه «عوّام» تشدید دارد و به معنای عموم مردم است، یعنی همه فرقه ها و دسته ها و ملتها.
ولی در این فصل عبارت بدون تشدید است و به معنای مردم عامی و بی سواد بکار رفته است و نشان می دهد که نویسنده این تفسیر باید یک نفر غیر عرب باشد. محققان مذهب این کتاب را جعلی می دانند و شواهد بسیاری از حیث متن و سند اقامه کرده اند. از جمله همین حدیث مشهور است با سبک بکار گیری الفاظ عربی در معنای عوضی.
حجت عقلی
به هر حال چه اینکه لفظ تقلید را به معنای مراجعه به فقیه و کسب تکلیف شرعی بدانیم و یا ندانیم، فقیه نمی تواند مردم عامی و بی سواد را مکلف سازد که «شما باید از فقها تقلید کنید و یا عمل به احتیاط نمایید و یا اینکه شخصاً به تحصیلات مذهبی بپردازید و به درجه اجتهاد و فتوا نایل شوید».
زیرا مکلف شدن مردم به این مقوله حجت عقلی می طلبد نه حجت فتوایی. وگرنه ادعای آن مصادره به مطلوب است و مستلزم دور باطل؛ که بگویند: «مردم عامی باید از فقهاء تقلید کنند تا بدانند که باید از فقهاء تقلید کنند».
عمل به احتیاط
تکلیف کردن مردم و اعلام این فتوا که «عمل به احتیاط» دومین راه نجات اخروی است، فقط می تواند در چند درصد نازل، مفید و قابل عمل باشد. زیرا در اکثر موارد مستلزم تکرار است و تکرار عمل خصوصاً در مورد طاعات، مستلزم آن است که عمل عبادی با شک و تردید صورت بگیرد و این خود بر خلاف احتیاط است.
در واقع راه عمل به احتیاط را کسی انتخاب می کند که از فطرت الهی خارج شده باشد؛ نه به اجتهاد خود مطمئن باشد و نه به اجتهاد دیگران.
مساله تقلید اعلم
مسأله «تقلید اعلم» یعنى التزام به اینکه مردم باید در همه مسایل شرعی از کسی تقلید کنند که از همه داناتر باشد، مانند اصل مسأله تقلید الزام شرعی ندارد و اتفاقاً سابقه چندانی هم ندارد. تا آنجا که تاریخ نشان می دهد در عهد سابق و بعد از دوران غیبت کبری، مرسوم و متداول این بود که مردم هر شهر و دیاری به فقیه محل که از دوران کودکی و عهد جوانی او را می شناخته اند و به سلامت نفس او واقف بوده اند مراجعه می کردند و آن فقیه محل اگر مسأله را روشن می دید پاسخ می داد و گرنه به وسیله پیام و نامه از اساتید فن و بزرگان دور و نزدیک یاری می جست و جز در مشکلات بزرگ و مسایل قضایی به جستجوی اعلم و افقه نمی پرداختند.
به هر حال اگر مردم به همان سیره و سنتی که در همه ادوار، جز در قرن اخیر متداول و رایج بود، باز گردند و یا تردید کنند که چرا باید به فتوای فقیه واحد ملتزم باشند، هیچ فقیهی نمی تواند آنان را به تقلید کردن از یک تن به نام فقیه اعلم الزام کند، زیرا تمام مسایل تقلید جنبه عقلی و فطری دارد و الزام فتوایی مصادره به مطلوب است و مستلزم این دور باطل که وجوب تقلید اعلم متوقف بر وجوب تقلید اعلم باشد.
برخی از کتاب ها
- کتاب معجزه قرآن و مبارزه با فلسفه شرککتاب معجزه قرآن و مبارزه با فلسفه شرک در سال ۱۳۵۲ به عنوان دومین کتاب از مجموعه ای که قرار بود با نام «نور و ظلمت» به صورت گاهنامه انتشار یابد، چاپ شده است. در این کتاب قرآن به عنوان معجزه خاتم و مبارزه آن با شرک و فلسفه پشتیبان آن، همگی از منظر خود… خواندن بیشتر: کتاب معجزه قرآن و مبارزه با فلسفه شرک
- کتاب معارف قرآنیکتاب معارف قرآنی، مجموعه ای از شانزده مقاله استاد محمدباقر بهبودی است که از سال ۱۳۴۱ به چاپ رسیده است. از آنجا که در کتاب تدبری در قرآن بارها به مقالات مختلف ایشان ارجاع شده بود، در سال ۱۳۸۰ تمامی این مقالات، شامل شانزده مقاله، جمع آوری و پس از مختصری ویرایش در کتابی تحت… خواندن بیشتر: کتاب معارف قرآنی
- کتاب معرفت الحدیثکتاب معرفت الحدیث از مهمترین آثار استاد محمدباقر بهبودی در حوزه حدیث است که به زبان عربی تالیف و به چاپ رسیده است. این کتاب مقدمه ای بر پروژه تدوین سلسله کتابهای احادیث صحیح شیعه است. این کتاب با نام کامل «معرفت الحدیث و تاریخ نشره و تدوینه و ثقافته عندالشیعه الامامیه» در سال ۱۳۶۲… خواندن بیشتر: کتاب معرفت الحدیث
در این کتاب مانند رساله های عملیه مراجع عظام تمام ابواب فقه مطرح شده است؟
با سلام،
تمام ابواب فقه، در دو بخش عبادات و معاملات مورد بررسی قرار گرفته اند.
با سلام.
استاد بهبودی در این کتاب فرموده اند که اگر شخصی روز اول ماه رمضان را روزه بگیرد و بعدا معلوم شود که دیگران روز قبل در سایر مناطق ماه را دیده اند، باید بعد از ماه رمضان یک روز روزه ی قضا بگیرد.
از این سخن برداشت می شود که ایشان رؤیت ماه در هر منطقه ای از کره ی زمین را برای سایر نقاط هم ثابت میدانستند. آیا این برداشت صحیح است و ایشان چنین نظری داشتند؟ یا ایشان هم اتحاد افق و یا اشتراک در بیش تر یا بخشی از شب را شرط می دانستند؟
همچنین، ایشان ذیل بخش نماز آیات فرموده اند که منظور از خبر یافتن، خبر یافتن عادی است، نه این که حوادث را در سینما و تلویزیون ببیند، و یا در رسانه ها و نامه ها با خبر شود. آیا این سخن یعنی این که مثلا اعلام سایتی که مخصوص اعلام رویت هلال بوده و رویت هلال با چشم غیر مسلح توسط مسلمانان قابل اعتماد در نقاطی از قاره آمریکا را اعلام کند، و یا اعلام سایت های خبری مبنی بر روزه گرفتن مسلمانان در ایالات متحده بی اعتبار هست؟
ممنون.
با سلام و درود،
باید توجه داشت که استاد تاکید داشتند که نوع احکام اسلام به صورتی طبیعی و روشن تشریع شده تــا عموم مردم برای رعایت آنها نیاز به ابزار (مانند رصدخانه و ابزارهای رصدی) یا کمک شخص دیگر نداشته باشند. لذا نظرشان این بود که اگر شخصی بعداً فهمید روز اول را از دست داده، به سادگی کافیست قضای آن را بگیرد.
درباره نماز آیات نیز باز چنانچه به اصل خودکفایی هر شخص برای فهم شرایط و عمل به وظایفش توجه کنیم، موضوع بسیار ساده می شود. البته در سالهای اخیر که ابزارهای ارتباط جمعی کاملاً افراد بشر را به هم متصل کرده و اخبار به راحتی منتشر می شوند، و علم نجوم و محاسبات نجومی با دقت بالا در دسترس اغلب افراد است، باید ملاکهای طبیعی و محلی را مد نظر داشت.
با سپاس از پاسخگویی شما.
نظر استاد بهبودی (ره) درباره ی لزوم و یا عدم لزوم اتحاد افق و یا اشتراک بیش تر یا بخشی از شب در ثبوت رویت هلال در سایر بلاد رو ممنون میشم که بفرمایید. متاسفانه در کتاب های ایشان ندیدم که مستقیم به این مطلب پرداخته باشند.
با سلام در هیج جا مستقیماً به این بحث پرداخته نشده است. با سئوال از دوستانی که با ایشان بیشتر ارتباط داشتند، معلوم شد که قطعاً اتحاد افق را برای ثبوت رویت هلال شرط نمی دانستند. بنده به خاطر دارم که زمانی گفتند ثبوت رویت هلال در مکه و مدینه می توانست برای تمام مسلمانان جهان ملاک عمل باشد، که متاسفانه فعلاً به صورتی است که می دانیم.
باز هم سپاسگزارم.
البته شاید از اطلاق سخن استاد در کتاب آشنایی با احکام اسلامی، تا حدی بتوان نتیجه گرفت که احتمالا ایشان رویت در هر منطقه ای از زمین رو برای مناطق دیگر نیز قابل عمل می دانستند.
منظورم این جمله است «… بنابر این اگر روزه گرفت و بعدا معلوم شد که روز دوم ماه بوده است و دیگران دیروز در همین شهر و یا در سایر مناطق ماه را دیده اند و روزه گرفته اند، روزه او اشکالی ندارد، فقط باید بعد از ماه رمضان و بعد از روز عید، آن یک روز را قضا کند».
قسمت «و یا در سایر مناطق» ظاهراً عام هست و اطلاق دارد.
اما این که مکه و مدینه ملاک قرار بگیرند، یک مقدار عجیب است و با رویت هلال با چشم (ظاهراً غیر مسلح از نظر استاد، بنا بر گفته دکتر سرشار در پاسخ به سوال بنده از ایشان) که استاد در صحاح خود نقل کرده اند نیز در تضاد است. زیرا مثلاً در همین ماه رمضان جاری، هلال ماه نو در سان فرانسیسکو و در سن دیگو با چشم غیر مسلح دیده شد، اما در مکه و مدینه احتمال رویت چه با چشم غیر مسلح، و چه با چشم مسلح صفر بود. مسلمانان سن دیگو و سان فرانسیسکو با وجود رویت قطعا نمیتوانند یک روز صبر کنند تا با مکه و مدینه هماهنگ شوند (البته منظورم ثبوت رویت هلال در عربستان با ملاک های فقهی شیعه است).
سلام، بله همینطور است که فرمودید.
البته وقتی از نقاط دور دست صحبت می کنیم، ما باید نیم نگاهی هم به تعارف «شبانه روز» و «نصف النهار مبدأ» داشته باشیم. آنچه از ظاهر سنت برداشت می شود این است که تعریف روز اسلامی با غروب شروع می شود. چنانچه هنگامه غروب هلال ماه نو رویت شد، روز اول ماه آغاز می شود و تا فردا غروب روز اول ماه ادامه دارد. غروب فردا روز دوم ماه شروع خواهد شد. این تعریف از شبانه روز با سایر تعاریف که شروع روز را با طلوع آفتاب می گیرند یا روز نجومی بر مبنای ظهر و روز متعارفی بر مبنای نیمه شب متفاوت است.
چنانچه فرضاً کسی هلال ماه را در نقطه مقابل ما در زمین (مثلاً سانفرانسیسکو) رویت کرد، و ما دوازده ساعت بعد، هنگام غروب هلال ماه را دیدیم، ما در همان روز ماه را دیده ایم؛ نه فردای آن.
با سلام مجدد.
با توجه به این که مثلا امسال ماه شعبان در سان فرانسیسکو و مانند آن ۲۹ روزه شد و در کشور ما و مانند آن ۳۰ روزه، و با توجه به این که هلال شعبان در هر دو منطقه چهاردهم مارس دیده شد (یکسان بودن زمان شروع ماه شعبان در هر دو منطقه)، در نتیجه ظاهرا ما یک روز دیرتر ماه رمضان رو آغاز کردیم که ماه ما ۳۰ روزه شد و ماه آن ها ۲۹ روزه. نظر شما گرچه به صورت نظری قابل قبول است، اما ظاهرا در عمل غیر قابل پذیرش است و در واقع اگر ما دوازده ساعت بعد از سان فرانسیسکو هلال رو ببینیم، در همان روز ماه را ندیده ایم، بلکه در امتداد و ادامه ی شبی که ما ماه را ندیده ایم، در سان فرانسیسکو و … ماه رویت شده است (شب روز اول برای سان فرانسیسکو) و دوازده ساعت بعد که ما هلال را دیده ایم (شب روز اول برای ما)، امتداد این شب ما در سان فرانسیسکو، معادل شب روز دوم آن هاست.
در واقع، وقتی در سان فرانسیسکو حدود ۱۲ ساعت بعد از رویت هلال در ایران ماه دیده شود، آن ها در روزی که ما هلال رو رویت کرده ایم ماه را دیده اند، و عکس این مسئله صادق نیست.
التماس دعا.
البته تعریف نصف النهار مبدأ نیز در این خصوص اهمیت دارد. جایی که دیروز و امروز با هم برخورد می کنند.
معذرت می خواهم جناب محمد باقر بهبودی آیا اهل کتاب را نجس می دانستند
اغلب اندیشمندان اسلامی و فقها با قطعیت ازدواج مرد مسلمان با اهل کتاب را مجاز دانسته اند. در این صورت چطور می توان اهل کتاب را ناپاک دانست؟