قبله

از جمله ارکان و فرایض صلاه، «قبله» صلاه است. قرآن مجید در سوره یونس آیه ۸۷ می‌گوید:

«و أوحینا إلی موسی و أخیه أن تبوّاَ لقومکما بمصر بیوتا و اجعلوا بیوتکم قبله و أقیموا الصّلاه. و بَشِّر المؤمنین».

در این آیه کلمه «قبله» صریحاً در مورد قبله نماز به‌کار رفته است. یعنی شما دو تن باید برای امّت خود در شهر مصر خانه‌هایی در نظر بگیرید و شما امّت که خانه‌ها را می‌سازید، خانه‌های خود را در قبله شهر (= ممفیس) بسازید و پشت به مردم رو به مغرب نماز بخوانید.

چنان که ملاحظه می‌شود، اطلاق کلمه «قبله» در مورد قبله نماز به صورت یک اصطلاح مذهبی سابقه دارد و مردم عرب نیز با امت یهود و امت نصاری آشنا بودند و می‌دیدند که یهودیان رو به مغرب و نصرانیان رو به مشرق نماز می‌خوانند.

تکلیف نماز

در سوره مزمّل یعنی در اولین سوره‌ای که تکلیف نماز مقرر شد، قرآن مجید می‌فرماید: «و اذکر اسم ربک و تبتّل إلیه تبتیلاً. ربُّ المشرق و المغرب لا إله إلّا هو فاتّخذه وکیلا». در اولین آیه که آیه هشتم سوره مزمل است، دستور تکبیره‌الاحرام صادر شد و در دومین آیه که آیه نهم سوره مزمل است، به قبله یهود و نصاری اشارت شد و فرمود: پروردگار تو پروردگار خطّه شرق و پروردگار خطّه غرب است؛ نه آن که غرب و یا شرق زمین جایگاه او باشد تا قبله مؤمنان باشد. جز او خداوندگاری وجود ندارد، تو او را در مسایل قبله به کارسازی و کارپردازی خود برگیر.

از آن جا که قرآن مجید به تمامی و یکسر در شب قدر بر قلب رسول خدا نازل شده بود، رسول خدا از احکام قبله و تحویل و تحوّل آن از مغرب به سوی کعبه باخبر بود، ولی به فرموده قرآن که به او سفارش کرده بود:

«و لاتعجَل بالقرآنِ من قبلِ أن یُقضی إلیکَ وحیه و قُل ربِّ زِدنی عِلما» (طه،۱۱۴)، به اشارت قرآن قبله مغرب را انتخاب نمود، بی‌آنکه از تحویل آینده آن سخنی به میان آورد و اعتبار قبله مغرب را محدود سازد.

جهت مغرب

انتخاب جهت مغرب به اشارت این آیه صورت گرفت که در سوره بقره آیه ۱۲۴ می‌فرماید:

«و إذ جعلنا البیت مَثابه للنّاسِ و أمناً و اتّخذوا من مقامِ إبراهیمَ مُصلّی».

یعنی: ما خانه کعبه را زیارتگاه مردم قرار دادیم و محل امن و بی‌خطر، پس شما مردم بی‌دغدغه به زیارت خدا بیایید و در پشت مقام ابراهیم جایی برای نماز خواندن اتخاذ نمایید. مقام ابراهیم چسبیده به دیوار شرقی کعبه، یادگاری است که از عهد ابراهیم خلیل برجا ماند؛ از آن‌رو که «مقام ابراهیم» به جای داربست بنّایی در گرد خانه جابه‌جا می‌شد تا بتواند سنگ بنا را از اسماعیل بگیرد و بر بالای دیوار استوار سازد.

پس اگر مقام ابراهیم در جایگاه اصلی خود باشد، آن چنان که رسول خدا بعد از فتح مکه آن را به جای اصلی منتقل کرد، کسی نمی‌تواند در فاصله مقام و دیوار کعبه جا بگیرد و رو به مشرق نماز بخواند. بنابراین جهت مشرق حذف می شود و جهت مغرب برای انتخاب کردن باقی می‌ماند و نمازگزار باید رو به مغرب، هرجا که بتواند مقام ابراهیم را هم در مقابل خود داشته باشد نماز بخواند.

با رهنمود این آیه بود که رسول خدا قبله مغرب را انتخاب نمود و دوران قبل از هجرت، در مسجد ابراهیم خلیل رو به مقام و رو به کعبه و رو به مغرب نماز می‌خواند و لذا معلوم نمی‌شد که آیا روی او به کعبه است و یا مغرب و یا هر دو جهت را باید رعایت نماید. ولی موقعی که به مدینه وارد شد و جهت کعبه را در سمت چپ گرفت و رو به مغرب، قبله مخصوص یهودیان نماز خواند، بین دو قبله تفکیک شد؛ بی‌آنکه رسول‌الله پشت به کعبه شود. زیرا مدینه از خطّ نصف‌النهار گرانویچ ۴۰ درجه شرقی فاصله دارد؛ و مکه ۳۹ درجه و ۵۰ دقیقه فاصله دارد و کسی که در مدینه رو به مغرب بایستد، پشت به مکه و کعبه نخواهد بود، مگر آنکه از جانب غرب ۱۵ درجه به سمت شمال غربی منحرف گردد.

قبله

تحولات جهت

موقعی که رسول خدا به مدینه هجرت کرد و مسجد خود را سازمان داد، دیواری در سمت مغرب مسجد از شمال به جنوب بنا کرد تا قبله مسجد را مشخص کند و برای تشخیص زوال هم معیار و محک باشد. بدین جهت خانه همسران خود را در ضلع شرقی مسجد بنا کرد تا از دید نمازگزاران برکنار باشند و بعد از هجده ماه که تحویل قبله صورت گرفت، دیوار دیگری در سمت جنوب مسجد از شرق به غرب بنا کرد تا قبله کعبه را مشخص کند و از آن پس خانه همسران خود را در ضلع شمالی مسجد بنا کرد تا پشت سر نمازگزاران قرار بگیرند و آن دو سه خانه‌ای را که ضلع شرقی ساخته بودند و بعد از تحویل قبله در سمت چپ نمازگزاران واقع شده بود، با دیوار حصیری حفاظ کردند.

مادام که رسول خدا و مسلمانان در مکه بودند، از نظر «جهت نماز» بحث و جدالی در میان نبود. ولی بعد از مهاجرت که مسلمانان و رسول خدا رو به مغرب قبله یهودیان نماز خواندند، زبان یهودیان دراز شد که این مرد به قبله ما نماز می‌خواند؛ با آنکه دین خود را جدای از دین ما می‌داند. لذا قرآن مجید در ضمن یک محاجه طولانی در سوره بقره آیه ۱۱۵ فرمود:

«و لِلّه المشرق و المغرب فأینما تولّوا فثمّ وجه الله. إنّ الله واسع علیم».

یعنی: هم قبله نصاری از آن خداست و هم قبله یهودیان از آن خداست. خداوند عزت در مغرب نیست که الزاماً به سوی مغرب نماز بخوانید. خداوند عزت در مشرق نیست که الزاماً به سوی مشرق نماز بخوانید. شما به هریک از جوانب که رو نمایید به سوی خدا رو کرده‌اید و به هریک از دو قبله مشرق و مغرب که رو کنید، رو به خدا کرده‌اید. خداوند به شما آزادی می‌دهد و به مصالح شما داناست.

قبله

با این رخصت و فرصت که مسلمانان می‌توانند از قبله مغرب اعراض کنند و به مشرق رو نمایند، زبان یهودیان کوتاه شد. ولی رسول خدا به قبله مغرب پشت نکرد و منتظر ماند تا وحی الهی دایر به تحویل قبله نازل شود و قبله مکه را که مورد علاقه رسول خدا بود، به او تکلیف نماید. بالاخره فرشته وحی آمد و در وسط نماز او را به سوی ضلع جنوبی، رو به مکه هدایت کرد و مسلمانان نیز به تبع رسول خدا جابه‌جا شدند و رسول خدا این آیات را تلاوت کرد:

«سیقولُ السُّفهاء منَ النّاسِ ما ولّاهُم عن قبلتِهِم الّتی کانوا علیها. قُل للهِ المشرق و المغرب. یهدی مَن یَشاء إلی صِراطٍ مُستَقیم» (بقره،۱۴۲).

یعنی: با تحویل قبله به زودی بی‌خردان مردم می‌گویند: کدامین سیاست بود که مسلمانان را از قبله پیشین آنان روگردان ساخت؟ به آنان بگو: قبله مشرق و قبله مغرب هر دو از آن خداست. چنان که نصرانیان قبله مغرب را وانهادند و رو به مشرق دارند. امّت اسلامی هم قبله مغرب را وامی‌نهد و رو به کعبه دارد. خداوند هر امّتی را که بخواهد، به راه راست رهبری خواهد کرد.

«و کذالکَ جعلنا أُمهً وسطاً لتکونوا شُهداء علی النّاسِ و یکونُ الرّسولُ علیکم شهیداً و ما جعلنا القبلهَ التی کنتَ علیها إلّا لنعلمَ مَن یتّبع الرّسول مِمّن ینقلِب علی عقبیه و إن کانت لکبیره إلا علی الّذین هدی الله. و ما کان الله لیضیع إیمانکم. إنّ الله بالناس لرؤوف رحیم» (بقره،۱۴۳).

یعنی: به این صورت که قبله شما مسلمانان را حرم مکه قرار دادیم، شما را امّتی میانه شرقی و غربی قرار دادیم تا شما شاهد و ناظر باشید بر مردم دیگر؛ و رسول ما شاهد و ناظر باشد بر شما. ما آن قبله مغرب را که قبلاً به سوی آن نماز می‌خواندید، برای این مقرر کرده بودیم که بدانیم چه کسی امروز رسول ما را متابعت می‌کند و کدامین کس مرتد می‌شود و عقب‌گرد می‌نماید. بی‌شک قبله پیشین بار تکلیفی بود که بر دوش همگان سنگینی می‌نمود، جز بر دوش آن مردمی که خدا هدایتشان کرده است. خداوند شما خداوندی نیست که نمازهای پیشین شما را بی‌اجر بگذارد و ثمره ایمان شما را ضایع کند. خداوند به مردم رأفت و مهر دارد.

«قد نری تقلّب وجهک فی السماء. فلنولّینّک قبلهً ترضاها. فولِّ وجهک شطر المسجد الحرام و حیثُ ما کنتم فوَلّوا وجوهکم شَطره. و إنّ الّذین أُتوا الکتابَ لَیعلمونَ أنّه الحقُّ مِن ربِّهم. و ما اللهُ بغافلٍ عمّا یعملون». (بقره،۱۴۴)

یعنی: گاه و بیگاه دیده‌ایم که صورت خود را به اکناف آسمان می‌چرخانی. باشد که فرشته وحی نازل شود و فرمان تحویل قبله را به دلخواه تو صادر کند. ما بی‌شک روی تو را از مغرب به جانب قبله دلخواهت برمی‌گردانیم که همان قبله جدّت ابراهیم خلیل و پسرش اسماعیل ذبیح باشد. اینک رویت را به جانب مسجدالحرام بچرخان و شما مسلمانان نیز هرجا که باشید، چه در مکه و چه در مدینه و چه در بیت‌المقدس روی خود را به جانب مسجدالحرام بچرخانید. امّتهایی که ما انجیل آسمانی را در اختیارشان نهاده‌ایم، می‌دانند که تحویل قبله مغرب به سوی کعبه پیش‌بینی شده بود و خداوند عزت از اعمال مردم بی‌خبر نیست.

«و لئن أتیت الّذین أُوتوا الکتاب بکلّ آیه ما تبعوا قبلتک. و ما أنت بتابع قبلتهم. و ما بعضهم بتابع قبله بعض. و لئن اتّبعت أهواءهم من بعد ما جاءکَ من العلم إنَّک إذاً لمن الظالمین». (بقره،۱۴۵).

یعنی: به حق سوگند که اگر برای این امّتهایی که کتاب آسمانی دارند، هرگونه معجزه‌ای بیاوری که گواه حقّانیت قبله‌ات باشد، اینان هرگز از قبله تو پیروی نخواهند کرد. تو نیز از قبله آنان پیروی نخواهی کرد. اهل کتاب هم این‌یک تابع قبله آن نخواهد گشت و آن یک تابع قبله این نخواهد شد. اگر تو از خواسته‌های نفسانی آنان پیروی کنی که قبله مغرب و یا قبله مشرق را به رسمیت بشناسی، آن هم بعد از این علم و دانشی که حاصل کرده‌ای، از سیه کارانی خواهی بود که بر روی حقایق پرده می‌کشند.

«الّذینَ آتیناهم الکتاب یعرفونه کما یعرفون أبناءهم و إنّ فریقاً منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون. الحق من ربِّک فلا‌تکوننّ من‌الممترین». (بقره،۱۴۷).

یعنی: امت یهود و نصاری که ما انجیل آسمانی را در اختیارشان نهاده‌ایم، با علم و اطلاعی که دارند، قبله جدید (فرمان جدید ما) را چنان دقیق و روشن می‌شناسند که فرزندان خود را در میان انبوه کودکان شناسایی می‌نمایند. ولی جمعی با تجاهل سکوت می‌نمایند و جمعی دیگر انکار می‌نمایند. فرمان جدید قبله، فرمان برحقّی است که از جانب پروردگارت صادر شده است. مبادا دچار شک و تردید باشی.

«و لکلٍّ وجهه هو مُولّیها فاستبقوا الخیرات أین ما تکُونوا یأتِ بِکُم الله جمیعاً. إنّ الله علی کل شی‌ء قدیر». (بقره،۱۴۸).

یعنی: هر کسی در برنامه‌ریزی خود هدفی دارد که با ردّ و قبول خود همان هدف را دنبال می‌کند. پس شما باید به سوی بهترین هدف‌ها سبقت بگیرید. شما هرجا که باشید و در هر منطقه و قاره‌ای که به‌سر ببرید، به روز حشر خداوند همه شما را یک‌جا و یک‌سر به عرصه محشر می‌آورد؛ تا بازپرسی کند. خداوند بر هر پدیده‌ای تواناست.

«و مِن حیث خرجت فولِّ وجهکَ شطر المسجد الحرام و إنّه للحقٌّ من ربِّک. و ما الله بغافل عمّا تعملون». (بقره،۱۴۹).

یعنی: اگر تو خودت در مسجدالحرام باشی، باید مانند سالهای اول، رویت را به سوی کعبه و سوی مغرب بگردانی و از آنجا که خارج شدی، رویت را به سوی مسجدالحرام بچرخان؛ خواه با قبله مغرب و یا قبله مشرق موافق افتد و خواه موافق نیفتد. باز هم تکرار می‌شود. فرمان تحویل قبله حقیقتی است که از جانب پروردگارت نازل شده است. خداوند عزت از اعمال شما بی‌خبر نیست.

«و مِن حیث خرجت فولِّ وجهکَ شطر المسجد الحرام و حیث ماکنتم فولّوا وجوهکم شطره. لئلّا‌یکون للناس علیکم حجّه إلّا الذین ظلموا منهم. فلا‌تخشوهم و اخشونی. و لأتمّ نعمتی علیکم و لعلّکم تهتدون». (بقره،۱۵۰).

یعنی: و اگر تو خودت در مسجد اقصی باشی، باز هم باید کعبه و قبَّه صخره را با هم قبله خود بگیری و از آنجا که خارج شدی، رویت را به سوی مسجدالحرام بگردان. ولی شما امّت اسلامی هرجا که باشید، روی خود را به سوی مسجدالحرام بچرخانید؛ گرچه صخره بیت‌المقدس را پشت سر بگذارید. این فرمان قاطع که قبله پیشین و صخره بیت‌المقدس را وجهه خود قرار ندهید، به خاطر آن است که مردم را بر شما حجّت و ایرادی نباشد و شما را تابع خود ندانند. مگر آنان که در مسأله قبله و سایر مسایل قبلاً هم سیه‌کاری کرده‌اند و به هر صورت زبانشان کوتاه نمی‌گردد. از آنان نترسید و از من بترسید. این فرمان قاطع که قبله پیشین را فراموش کنید، برای این هم بود که نعمت هدایت را بر شما تمام کنم و برای اینکه شما رهیاب شوید.

برای مطالعه سایر ارکان نماز از نظر قرآن مجید، به عناوین زیر مراجعه نمایید:

قبله