بهشت کجاست؟ این نوشتار بخش چهارم از سلسله مباحثی است که استاد محمدباقر بهبودی با عنوان «آغاز و انجام آفرینش» در درس گفته های خود طرح نمود و در کتاب معارف قرآنی با همین عنوان منتشر کرد. در این بخش مهمترین آیات قرآن درباره بهشت جمع آوری، ترجمه و شرح شده و به شناخت بهشت یا جنت از دیدگاه قرآن پرداخته شده است.
بهشت کجاست؟
بر اساس وعده ای که در آیه ۱۰۱ سوره انبیاء دریافت کرده ایم و شرح آن گذشت، روز قیامت، منظومه شمسی به صورت پیشین آن بازسازی می شود. تمام آسمان ها در سمت راست زمین و کره زهره و عطارد و احیاناً ماه فعلی در سمت چپ زمین در یک سطح افقی از مدارهای آسمانی حرکت می کنند. از جایی که قرآن مجید وارثان بهشت را «اصحاب یمین» می نامد و وارثان دوزخ را «اصحاب شمال» می خواند، معلوم می شود که بهشت موعود در سمت راست زمین است و دوزخ در سمت چپ زمین.
وصف بهشت مومنان
قرآن مجید در وصف بهشت به مؤمنان فرموده است:
«وَ سَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَ الأرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ»
«ای مؤمنان، از آتش دوزخ بهراسید و از آن پهلو بگیرید و بشتابید به سوی آمرزشی از پروردگارتان و به سوی بهشتی که وسعت آن به وسعت آسمان ها و زمین است. بهشتی که برای پرهیزگاران مهیا شده است».
(آل عمران، ۱۳۳)
بهشت کجاست؟ و بهشتی کیست؟
به همین ترتیب در سوره حدید، آیه ۲۱ می فرماید:
«سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّهٍ عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَاءِ وَ الأرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ».
«شما باید به سوی آمرزشی از پروردگارتان سبقت بگیرید و به سوی بهشتی که عرصه آن همسان عرصه آسمان و زمین است.
این بهشت برای کسانی آماده گشت و می شود که به خدا و همه رسولان خدا ایمان آورده باشند.
بهشت برین موهبتی است از فضل خداوند که به هرکس خواسته باشد، عطا می نماید و خداوند صاحب فضلی عظیم است».
حدید، ۲۱
سازمان ظاهری بهشت
طبیعی است که خطاب آیه به ساکنان زمین صادر شده است. لذا این معرفی باید بر اساس سازمان ظاهری بهشت صورت گرفته باشد. چنان که در باب معرفی دوزخ خواهیم دید که سازمان ظاهری و نشانه های مرئی آن، معیار شناخت دوزخ خواهد بود. روی این معیار و ملاک، بهشت موعود باید کره مشتری باشد؛ زیرا وسعت کره مشتری چندان زیاد است که می تواند همه آسمان های دیگر را با زمین در خود جای دهد. می گویند: «در وصف عظمت این سیاره غول پیکر همین بس که می توان ۱۳۰۰ کره زمین را در داخلش جای داد».
سطح داخلی مشتری که سطح جامد آن باشد، مشهود نیست. می گویند: «وضع سیاره مشتری مثل دیگر سیاره هایی که سطح جامد و سنگی آن ها از پشت تلسکوپ دیده می شوند، نیست. ما نمی دانیم که رویه مشتری از چه ساخته شده است. آنچه می بینیم، ابرهای شناوری هستند که بر فراز سطح مشتری می چرخند. طبقاتی از ابرهای غیرطبیعی و تیره در بالای طبقات ابرهای روشنتر، به دور سیاره گردش می کنند. در میان این ابرهای تیره، اخترشناسان به لکه سرخ عظیمی برخورد کرده اند که بیش از ۴۸ هزار کیلومتر درازا و ۱۱ هزار کیلومتر پهنا دارد. سال های سال هم این لکه ها را زیر نظر داشته اند. اکنون به خوبی دریافته اند که این کمربند تیره با ابرهای زمین شباهتی ندارند».
ابرهای تیره و روشن
قرآن مجید درباره همین ابرهای تیره و روشن است که در سوره بقره می گوید:
«هَلْ یَنْظُرُونَ إِلا أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَ الْمَلائِکَهُ وَ قُضِیَ الأمْرُ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ»
«آیا انتظار این را دارند که خداوند رحمان در میان توده ای از ابرسفید با انبوهی از فرشتگان فرا آید؟ چنین موکبی ویژه روح قدسی است که باید بر صحرای محشر نظارت کند و به فرمان او کار محشر سامان یابد و پایان بپذیرد. کارها به پیشگاه خداوند رحمان ارجاع می شود».
بقره، ۲۱۰
شباهت اوصاف بهشت و عرش
با توجه به آیه الکرسی که می گوید: «وَسِعَ کُرسیُّهُ السَّمواتِ و الاَرض» و عرش اقتدار روح القدس را با همان ویژگی معرفی می کند که بهشت برین را معرفی کرده است، کره مشتری همان عرش اقتدار الهی است که در اختیار روح القدس قرار دارد؛ و سطح جامد مشتری همان بهشت برین است که بهشتیان را در خود جای داده است و ابرهای سفید و تیره باید فرشتگان خدمتگزار روح القدس باشند که قرآن مجید در بسیاری از آیات و از جمله در سوره غافر می گوید:
«الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَهً وَ عِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ …»
«فرشتگانی که عرش خدا را بر دوش می برند، با آن دسته از فرشتگان که گرداگرد عرش خدا انبوهند، با سپاس و ثنا پروردگار خود را تسبیح می گویند و به او ایمان دارند و برای مؤمنان آمرزش می طلبند که پروردگارا رحمت و دانشت همه چیز را فراگیر است.
می دانی که آدمی زاده خام است. می دانی که شیطان پرمکر و فریب است و هم دشمن بشر. پروردگارا بر آن مردمی ببخشای که آشتی کنان از راه شیطان به سوی تو بازگردند و خط فرمان تو را پیروی نمایند و آنان را از آتش دوزخ بازشان دار».
غافر، ۷
بهشت کجاست؟ و چرا بهشتیان اندک شمارند؟
به هر حال، هسته جامد سیّاره که سطح داخلی مشتری را تشکیل داده است، تنها ۱۱۳ بار سنگین تر از زمین است و قطر متوسط آن ۷/۴ برابر قطر سرتاسری زمین است و این سطح برای بهشتیان بسیار هم وسیع و دلگشا است؛ زیرا تعداد بهشتیان معدود است.
«ثُلَّهٌ من الاَولین. وَ ثُلَّهٌ من الآخرین»
«جمعی اندک از امت های پیشین و جمعی اندک از امت های پسین».
(واقعه، ۳۹ـ۴۰)
بهشت کجاست؟ و مراتب بهشت چیست؟
سایر اوصاف بهشت را با درجات مختلفی که برای نیکان منظور شده است، باید در آیات قرآنی جستجو کرد. خصوصاً سوره واقعه که طبقات بهشتیان را به شش طبقه تقسیم می کند. در این فصول فقط امهات مطلب را یاد کرده ایم که اصل رستاخیز: دائر بر معاد جسمانی روشن گردد.
تنها نکته ای که اینک باید مورد بحث قرار بگیرد توضیح عروج و هبوط بهشتیان است که می توانند آزادانه با عروج و هبوط آزاد و بی دردسر به بهشت منتقل گردند. قبلاً نیز پایگاه پروازی که بهشتیان از آن جا به سوی بهشت پرواز می کنند، مورد اشارت قرار گرفت. قرآن مجید این پرواز را در همین حال حاضر نیز ممکن شمرده است؛ ولی شناسایی پایگاه پرواز جز با راهنمایی آن کسانی که می گویند: «اِنّا بِطُرُقِ السَّماء أَعلَم مِنّا بِطُرُق الأَرض» میسور نخواهد بود.
بهشت کجاست؟ و امکانات آن چیست؟
قرآن مجید درباره اصل عروج، هبوط و امکان صعود آزاد می گوید:
«وَ لَوْ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِیهِ یَعْرُجُونَ. قَالُوا إِنَّمَا سُکِّرَتْ اَبصارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ»
«اگر ما برای این مردم کافر دری از درهای آسمان را بگشاییم تا به آسمانها پرواز کنند و آیات و نشانه های خدا را دریابند، می گویند: ما به آسمان بالا نرفتیم. چشم های ما همانند حشیش خورده ها مست شد و تصور کردیم که به آسمان ها فراز می شویم.
ما از روی زمین جابه جا نشدیم؛ بلکه جادو شدیم و صحنه های سفر آسمانی و عروج جسمانی در پندار و دیدار ما رژه رفتند».
(حجر، ۱۴ـ۱۵)
بنابراین اصل امکان عروج و هبوط قطعی است. شرح آن را در کتاب تدبری در قرآن ذیل همین آیه حجر ملاحظه نمایید.
امکان فرود و فراز
قرآن مجید در سوره نبأ، می گوید:
«یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا. وَ فُتِحَتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ أَبْوَابًا. وَ سُیِّرَتِ الْجِبَالُ فَکَانَتْ سَرَابًا. إِنَّ جَهَنَّمَ کَانَتْ مِرْصَادًا. لِلطَّاغِینَ مَآبًا. لابِثِینَ فِیهَا أَحْقَابًا».
«آن روز که در شیپور بیداری دمیده شود و شما فوج فوج به محضر ما درآیید. و راه آسمان برای پرواز بهشتیان گشوده شود و بهشتیان کاروان کاروان از دالان های هوایی به سوی بهشت بالا روند و از آن طرف پوسته های زمین در اثر فشار بخارهای داخلی، قطعه قطعه از جا کنده شوند و پرتاب گردند، چنان به سرعت که لحظه های بعد همانند سراب در نظر آیند.
به یقین دوزخ ناهید در کمین این کوهپاره ها خواهد بود. تا دوزخیان طاغی را که بر روی آن پوسته ها گرد آمده اند، در خود جای دهد.
دوزخیان در دوزخ ناهید دوره های طولانی ماندگارند».
نباء ، ۱۸ تا ۲۳
آنچه از آیات سوره نبأ مرور کردیم، درست برابر با آیات سوره اعراف است که عنوان کردیم و در ترجمه آن خواندیم: «روز قیامت درهای آسمان برای صعود دوزخیان باز نخواهد شد و آنان به سرزمین بهشت وارد نمی شوند هرگز. برای آنان در کره دوزخ بسترهای داغ مهیا است و بر فراز سرشان سراپرده هایی از آتش و لایه هایی از دود و سیاهی سایه افکن شده است».
شواهد عروج و هبوط
اینک در آیات بعدی، نمونه ای از عروج و هبوط بهشتیان ارایه می شود. این آیات که با صراحت کامل از عروج و هبوط بهشتیان حکایت دارد، باید هرچه بیشتر مورد توجه و ارزیابی باشد.
«هَذَا ذِکْرٌ وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ لَحُسْنَ مَآبٍ. جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَهً لَهُمُ الأبْوَابُ. مُتَّکِئِینَ فِیهَا یَدْعُونَ فِیهَا بِفَاکِهَهٍ کَثِیرَهٍ وَ شَرَابٍ»
ص، ۴۹ – ۵۱
«فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ. قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کَانَ لِی قَرِینٌ. یَقُولُ أَئِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِینَ. أَئِذَا مِتْنَا وَ کُنَّا تُرَابًا وَ عِظَامًا أَئِنَّا لَمَدِینُونَ. قَالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ. فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِی سَوَاءِ الْجَحِیمِ. قَالَ تَاللَّهِ إِنْ کِدْتَ لَتُرْدِینِ. وَ لَوْلا نِعْمَهُ رَبِّی لَکُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِینَ»
صافات، ۵۰ـ۵۷
ترجمه آیات
ترجمه: «آنچه برخواندیم، یادواره ای بود از دنیای پرهیزگاران. و بی شک برای پرهیزکاران فرجام خوبی مهیا است. بهشت ها بر تپه ها و بوستان ها بر فلات ها که درهای آسمان ها بر روی آنان باز است. در بوستان ها بر تخت ها تکیه می زنند و از خدمتکاران برای مهمان های خود میوه های بسیار و نوشابه های فراوان می طلبند. در اثنای گپ زدن ها از گذشته های هم واپرسی می نمایند.
یک تن اظهار می کند که من دوستی داشتم که از هم جدا نمی گشتیم. می گفت: تو واقعاً رسالت انبیا را تصدیق داری؟
واقعاً موقعی که مردیم و خاک شدیم و استخوانی از ما برجا ماند، دوباره زنده می شویم و سزا می بینیم؟ آیا شما میل دارید که بر فراز دوزخ پرواز کنیم و سرک بکشیم؟
با هم پرواز می کنند و او بر فراز دوزخ می چرخد و دوست خود را در پشته ای از فلات های دوزخ می نگرد.
به او می گوید: به خدا سوگند نزدیک بود که مرا هم به سقوط بکشانی. اگر نه این بود که هدایت پروردگارم دست مرا گرفت، من نیز مانند تو در دوزخ نگون بودم».
آزادی سفر
«کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَهٌ. إِلا اَصْحَابَ الْیَمِینِ. فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ. عَنِ الْمُجْرِمِینَ. مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ. قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ. وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ. وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ. وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ. حَتَّى اَتَانَا الْیَقِینُ. فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَهُ الشَّافِعِینَ»
«روز قیامت هر کسی در گرو اعمال خویش گرفتار است. جز اصحاب یمین که در بوستان های بهشت مأوا دارند.
و چون در سفر های آزاد فضایی بر دوزخ گذر کنند، از تبه کاران دوزخی می پرسند که به کدامین جرم و گناه در گدازه های دوزخ به زنجیر شدید؟
می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم. بیکاران درمانده را اطعام نمی کردیم. با هر آن کس که قرآن را به استهزا می گرفت، در یاوه گویی و متلک پرانی فرو می رفتیم.
ما روز قیامت را تکذیب می نمودیم و بر همین منوال زندگی را سپری کردیم؛ تا مرگ فرا رسید و چشمانمان بر روی حقایق باز گردید.
به خاطر این خصال نکوهیده است که شفاعت دوستانشان هم سودشان نخواهد بخشید».
مدثر، ۳۸ـ۴۸
آزادی برقراری تماس
«وَ نَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّهِ أَصْحَابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ. الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ یَبْغُونَهَا عِوَجًا وَ هُمْ بِالآخِرَهِ کَافِرُونَ …
وَ نَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّهِ أَنْ أَفِیضُوا عَلَیْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْکَافِرِینَ»
«و چون اصحاب یمین در سفرهای فضایی بر دوزخ گذر نمایند، بهشتیان، دوزخیان را آواز می دهند که ما وعده های پروردگارمان را درست و برحق یافتیم.
آیا شما هم تهدید و وعید پروردگارمان را درست و برحق یافتیم. از پس این صحبت و حال پرسی، منادی حق میان هر دو صف جار می کشد که لعنت خدا بر سیه کاران باد.
آن ها که با جنجال و بلوا راه خدا را بر مردم عامی می بندند و برای تأمین منافع خود، راه خدا را با اعوجاج و کژی قرین می جویند و به روز قیامت کافرند.
دوزخیان بهشتیان را آواز می دهند که ای بهشتیان از آن آب های گوارای شیرین سبویی با خود بیاورید و بر ما فرو اندازید و یا از آن میوه های خوشگوار که خدایتان روزی کرده است، بر ما فرو ریزید. بهشتیان می گویند خداوند جهان ناز و نعمت بهشت را بر کافران تحریم و غدقن فرموده است».
اعراف، ۴۴ـ۵۰
بخش اول: رستاخیز و قیامت از دیگاه قرآن
بخش دوم: رستاخیز و بازآفرینی بشر، آسمانها و زمین
بخش سوم: رستاخیز و حسابرسی
بخش پنجم: شناخت جهنم
ان هذالهو حق الیقین
سلام
لطفاً بفرمائید انسان در بهشت با چه هیبتی بازآفرینی می شود؟ آیا این بازافرینی فیزیکی است یا صرفاً روحانی، یا هردو. ایا هویت دنیوی خود را به همراه دارد؟ چه بهشت و چه جهنم سرنوشت انسان در عالم آخرت چیست؟ خداوند از حیات جاودانه انسان چه منظوری دارد؟ و . . . .
استاد بهبودی باور راسخ داشتند که معاد و بازآفرینی بشر به همین صورت فعلی، یعنی فیزیکی است و انسان پس از بازآفرینی زندگی های قبلی خود را به یاد می آورد. اغلب اندیشمندان اسلامی نیز همواره بر همین نظر بوده اند. ایشان با توجه به صریح آیات قرآنی تصوراتی از بهشت و دوزخ داشتند که در این وبگاه قابل مطالعه است. البته برخی نواندیشان دینی نیز با توجه به همین آیات، معاد را روحانی تصور کرده اند و لذا شاید نتوان پاسخ قاطعی به این نوع سئوالات تقریر کرد و این موضوعات، موضوعاتی رازآلود برای انسان خواهد ماند.
سلام.
در تکمیل پاسخ آقای مهندس بهبودی، با توجه به کتب استاد، ایشان معتقد بودند که انسان در زمین به صورت فیزیکی بازآفرینی میشود و در واقع با شرایط خاصی که در زمین ایجاد میشود و در نتیجه آب حیات، با ترکیبات شیمیایی و زیستی خاصی که دارد، زمین این توانایی را به دست می آورد که انسان ها را مانند رحم در خود بپرورد. البته انسانی که در این شرایط بازآفرینی می شود، جسدی بزرگ تر از این جسد فعلی خواهد داشت و عمر او نیز عمری طولانی خواهد بود. بعد از این حشر عمومی، عده ای که نامه اعمالشان در سمت راستشان است، در سمت تاریک و پشت به خورشید زمین محشور شده و به کره بهشت که در سمت راست زمین به آن نزدیک شده است صعود می کنند. عده ی دیگر که نامه اعمال آن ها در سمت چپشان است در سمت چپ زمین محشور می شوند که جهنم در آن سمت به زمین نزدیک شده، و در نتیجه جهنمیان از زمین به جهنم پرت می شوند. یک عده هم که نامه اعمالشان از پشت سر به آن ها داده می شود (من اوتی کتابه وراء ظهره)، در کره زمین می مانند و نسل بعدی بشر را پدر و مادر می شوند.
سرنوشت انسان در آخرت بر پایه ی نامه ی اعمال او رقم میخورد و انسان تا زمانی که خدا بخواهد در بهشت یا جهنم خواهد ماند (خالدین فیها ما دامت السماوات والارض الا ما شاء ربک). در نهایت هم با از بین رفتن کره بهشت و کره جهنم با خواست خدا (الا ما شاء ربک)، بهشتیان به صورت فرشته (کارگزار عالم خلقت و در خدمت روح القدس) و جهنمیان به صورت جن (موجودات غیبی که در خدمت روح القدس نخواهند بود) آزاد می شوند. جنیان (ارواح خبیثه) اگر شیطنت نکرده و سعی به ارتباط با آدمیان و اغوای آن ها را نداشته باشند، در دوره ی بعدی خلقت به صورت انسان بازآفرینی شده و دوباره مورد آزمایش قرار میگیرند که یا پیروز شده و سیر بهشتیان را طی می کنند، و یا دوباره شکست خورده و سقوط جهنمیان را بار دیگر تجربه می کنند. نمونه این سیر، ابلیس است که هم فرشته بوده، و هم قبلا جن بوده است (کان من الجن).
کل این اتفاقات در چهارچوب قوانین طبیعت که مخلوق خداوند است رخ میدهد.