این نوشتار بخش دوم از سلسله مباحثی است که استاد محمدباقر بهبودی با عنوان «آغاز و انجام آفرینش» در درس گفته های خود، در مسجد قیطریه طرح نمود و پس از تدوین آنها نهایتاً در کتاب معارف قرآنی با همین عنوان منتشر کرد. در این بخش به مفاهیمی کلیدی در رستاخیز و بازآفرینی بشر و آسمانها و زمین پرداخته شده است.

رستاخیز و بازآفرینی بشر

رستاخیز و بازآفرینی در سوره ق:

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

«ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ. بَلْ عَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقَالَ الْکَافِرُونَ هَذَا شَیْءٌ عَجِیبٌ. ءَاِِذا مِتْنَا وَ کُنَّا تُرَابًا ذَلِکَ رَجْعٌ بَعِیدٌ. قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنْقُصُ الأرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنَا کِتَابٌ حَفِیظٌ. بَلْ کَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَرِیجٍ.

اََفَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْنَاهَا وَ زَیَّنَّاهَا وَ مَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ. وَ الأرْضَ مَدَدْنَاهَا وَ أَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَ أَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ. تَبْصِرَهً وَ ذِکْرَى لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ. وَ نَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَکًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِیدِ. وَ النَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَهَا طَلْعٌ نَضِیدٌ. رِزْقًا لِلْعِبَادِ وَ اَحْیَیْنَا بِه بَلْدَهً مَیْتًا کَذَلِکَ الْخُرُوجُ» (ق ۱ـ۱۱)

(ق ۱ـ۱۱)

ترجمه مشروح آیات سوره ق

ترجمه: «سوگند به قرآن مجید که این کافران تو را ساحر و کذاب نمی دانند، بلکه در شگفت آمده اند که یک تن از میان جمع آنان برخاسته و با عذاب آخرت انذارشان می کند که ای مردم از خشم خدا بترسید. از این رو می گویند که حیات بعد از مرگ پدیده شگفتی است: آیا بعد از آن که مردیم و خاک شدیم، دوباره جامه زندگی به تن می پوشیم؟ زندگی بعد از مرگ بازگشتی دور از خرد است.

بی شک ما آمار آن کسانی را که از جمع بشر در خاک می شوند، دانسته ایم. در پیشگاه ما لوحی است که هر پدیده ای را در حافظه خواهد سپرد. نه چنین است که این کافران، قرآنِ تو را ساخته فکر بشر بدانند، بلکه دانسته و فهمیده حقیقت را تکذیب می نمایند. لذا شوریده فکرند که درباره قرآن چه بگویند.

آیا به آسمان های بالای سر نظر نکردند که چگونه اش بنیان نهادیم و به صورت شب تاب ها آراسته کردیم. اینک آسمان ها سخت و صخره ای است. رخنه ای در سطح آن ها مشهود نیست. کره خاک را گستردیم و در دل خاک ها کوه های پابرجا و ریشه دار افکندیم که بستر خاک نلرزد و در هم نریزد. در سطح زمین از گیاه و بوته و گل جفت های روح افزا پروراندیم.

تذکار این نکته ها بدین خاطر است که وسیله بینش و معرفت باشد، برای آن بندگانی که از هر جانب به سوی خدا باز می گردند.

و از آسمان بارانی نازل نمودیم پیاپی، پایا و با برکت که در دسترس مردم بماند و ما خود به وسیله آن باران، جنگل ها و بوستان ها رویاندیم، با دانه های خوراکی؛ مانند گندم و جو که باید درو شوند و بعد از برداشت ذخیره شوند. و شاخه های خرما را به آسمان افراشتیم که خوشه های آن بر زبر هم چیده و آویزان شوند و رزق و روزی بندگان ما باشند و با آن باران سرزمین های مرده و خشکیده را جان بخشی نمودیم و سبزه زاری زنده و خرم به بار آوردیم.

رستاخیز بشر نیز در حیات پس از مرگ بر همین منوال است»:

باید خاک زمین را تعویض و تبدیل نمائیم تا برای کشت و تغذیه نطفه ها آماده نمائیم. آسمان ها را نیز تجدید بنا دهیم و زینت بخش فضای تاریک شب بسازیم. آب دریا را همراه با پلاسمای حیات و زندگی بر روی دشت های صاف و یکپارچه زمین بیفشانیم تا نطفه ها را مانند نباتات و دانه ها شکوفا سازیم؛ و با لرزه آخرین که از فریاد شهاب آسمانی برخیزد و خاک ها را درهم بریزد، اجساد آدمیان را از دل خاک برون اندازیم و جان بخشی نمائیم.

رستاخیز و بازآفرینی در سوره فاطر

«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ. اللَّهُ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیَاحَ فَتُثِیرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَیِّتٍ فَأَحْیَیْنَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا کَذَلِکَ النُّشُورُ»

ترجمه: «ای مردمان به یقین وعده خداوند جهان حق و درست است و روز قیامت آمدنی است. زندگی دنیا شما را نفریبد و هیچ فریبنده ای از یاوه گویان جن و بشر شما را خام نکند که خدا رحیم و کریم است و کسی را عذاب نخواهد کرد. خداوند شما آن خدایی است که بادهای لطیف را گسیل می دارد و بادها ابرها را می شورانند و ما فرشتگان ابرها را به سوی دشت های مرده می رانیم و با آب باران توده خاک را بعد از مرگ و سکوت، شاداب و زنده و پرنشاط می سازیم.

رستاخیز بشر نیز بر همین منوال است:

نطفه ها را در دل خاک با آب حیات آبیاری می کنیم و بعد از جان بخشی از دل خاک برونشان می افکنیم».

(فاطر، ۵ و ۹)

رستاخیز و بازآفرینی در سوره حج

«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَهٍ مُخَلَّقَهٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَهٍ – لِنُبَیِّنَ لَکُمْ- وَ نُقِرُّ فِی الأرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّى وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئًا وَ تَرَى الأرْضَ هَامِدَهً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ. ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّهُ یُحْیِی الْمَوْتَى وَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. وَ اَنَ السَّاعَهَ اتِیَهٌ لا رَیْبَ فِیهَا وَ اَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ».

ترجمه: «ای مردمان اگر شما از رستاخیز قیامت شک و شبهه ای به دل دارید، این را بدانید که ما در مرحله اول و زمان های پیشین، همه آن نطفه هایی را  که هویت انسانی دارند از خاک خالص آفریده ایم. اینک و در این مرحله نطفه های شما را در لوله رحم با تخمک مادر جفت می کنیم تا به صورت کرم به جدار رحم بچسبد. سپس آن را می پرورانیم تا در قالب یک قطعه گوشت جویده درآید. در این میان برخی قطعه ها پیراسته می شوند و برخی ناپیراسته از رحم ساقط می شوند و یا به صورت ناقص پا به عرصه حیات می گذارند».

(حج، ۵ـ۷)

این توضیح و تفصیل را در اثنای سخن بدین خاطر افزودیم که مسیر آفرینش را برای شما روشن سازیم. به شما اعلام کنیم که جنین سقط شده و موجود ناقص الخلقه و یا موجود زائدالخلقه و مولود سالم همگان بشرند.

ما آن نطفه ای را که بخواهیم، در رحم مادرش تا سرآمدی مقرر مستقر می داریم. سپس شما را به صورت یک طفل از رحم مادر خارج می سازیم. سپس تا به قدرت و توان لازم برسید، کفالت شما را به دست پدر و مادر می سپاریم و خود بر رشد شما نظارت داریم. برخی از شما مردم در کودکی و یا جوانی و یا پیری می میرد و نطفه او که همان بشر اصیل است، به دست فرشتگان توقیف می گردد، بدنش خاک می شود و به مواد آلی تبدیل می گردد. و برخی از شما مردم به خوارترین دوره زندگی که عهد فرتوتی و افسردگی است، پا می گذارند تا آن حد که بعد از تحصیل علم و دانش چیزی نمی دانند و نمی فهمند و مانند کودکان با احساس گرسنگی و تشنگی ناله و گریه سر می دهند.

این بود سیر آفرینش بشر و رمز بالیدن نطفه ها که هر فردی از افراد بشر می تواند صدها بار همین مسیر طبیعی را طی کند.

رستاخیز شما نیز بر همین منوال است و در همین مسیر طبیعی جریان خواهد یافت. منتها نه در کشتزار رحم، بلکه در کشتزار زمین. آن سان که هم اینک خاک را می بینی خشک و بی روح است و چون آب را از آسمان بر آن بیفشانیم، می جنبد و پف می کند و از هر نوع گیاهی جفت های رنگین و بهجت آفرین می رویاند. به روز قیامت نیز که خاک را تعویض و تبدیل کنیم و با نطفه ها پرورده سازیم و آب حیات را بر آن بیفشانیم، شما از دل خاک برون می شوید.

ادامه این روند و تجدید این برنامه و این حیات بخشی به نطفه های نباتی و انسانی بدین سبب است که خداوند گیتی حق است و آفرینش را بر پایه باطل آغاز نکرده است؛ تا بی ثمر رها سازد و همو مردگان را زنده می سازد تا ثمره آفرینش و نتیجه آزمون را نمایان سازد. او بر ایجاد هر پدیده ای توانا است. و هم بدین سبب که لحظه انقراض، یک پدیده طبیعی و قطعی است و قهراً آمدنی است، در آن شکی نیست و خداوند گیتی مردگان را از گورهای خاکی خواهد برانگیخت.

رستاخیز و بازآفرینی و سوره قیامت

«أَیَحْسَبُ الإنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًى. اَلَمْ یَکُ نُطْفَهً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنى. ثُمَّ کَانَ عَلَقَهً فَخَلَقَ فَسَوَّى. فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَ الأنْثَى. اََلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتى»

ترجمه: «آیا آدمی زاده تصور می کند که بعد از مرگ، روح او سرگردان می ماند و به دست فراموشی سپرده می شود؟ مگر او یک نطفه نامریی نبود، در میان میلیون ها نطفه دیگر که به صورت منی در رحم ریخته شد؟ سپس به صورت یک کرم به جدار رحم چسبید و خداوند اندامش را ساخت و پرداخت و پیکرش را تراشید؟ و از همان ساخته نیمه پرداخته، دو انسان جفت آفرید: نر و ماده؛ تا مصاحب هم باشند و حافظ بقای نسل بشر؟ آن خدایی که اینک نطفه آدمی را در رحم مادران کشت می دهد و جان می بخشد. آیا قدرت آن را ندارد که در داخل مردابی کشت دهد و جان ببخشد؟».

(قیامت، ۳۶ـ۴۰)

رستاخیز و بازآفرینی زمین

بازآفرینی زمین در سوره انشقاق

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

«اِذَا السَّمَاءُ انْشَقَّتْ. وَ أَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَ حُقَّتْ. وَ إِذَا الأرْضُ مُدَّتْ. وَ أَلْقَتْ مَا فِیهَا وَ تَخَلَّتْ. و اََذِنَتْ لِرَبِّهَا وَ حُقَّتْ. یا اَیُّهَا الإنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلاقِیهِ».

ترجمه: «آن روز که آسمان مریخ در هم بشکافد. فرمان پروردگارش را پذیرا شده است و بایدش که پذیرا باشد. آن روز که بستر زمین پاشان گردد و اقیانوس ها و کوه ها و دشت ها و هر آنچه بر آن ها است، افشان شود و جو زمین با انبوهی از گل و لای و سیمان و سنگپاره ها و شن ها اشغال شود. چنان که قطر زمین دو برابر نمایان گردد و در این میان بستر زمین آن چه را اینک در دل خود نهان دارد، بیرون افکند و در مدار خود رها سازد. کره زمین نیز فرمان پروردگارش را پذیرا شده است و بایدش که پذیرا باشد. ای آدمی زاده که امروز با رنج و مرارت و با عشق به زندگی، جان و عمر خود را بر باد می دهی، اندازه نگه دار که در پایان زندگی به لقای پروردگارت خواهی رسید تا جواب گوی کردار خود باشی …».

(انشقاق، ۱ـ۶)

نظریه پردازی در شرح آیات

در داخل هسته مذاب زمین، کره مغناطیسی بسیار سخت و سنگینی وجود دارد که با سرعت پرشتابی در حال چرخیدن است. نظیر آنچه در دل کره مشتری وجود دارد. این کره چرخان همان جرم سنگینی است که بعد از پاشان گشتن سطح زمین و شکستن پوسته، غلاف آن از دل زمین رها و آزاد می ماند و بعد از آنکه نوسان می گیرد و قطبین آن موازی می گردد، مدار خود را در پیش می گیرد و به راه خود ادامه می دهد.

این کره چرخان همراه با آن قسمت از مواد مذاب داخلی که بر روی آن برجا مانده است، مرتب در مدار خود می چرخد و هرگاه که وارد جوّ قبلی خود گردد که از گل و لای و سنگپاره و سیمان و ماسه و بخار و گاز انباشته است، از مواد سنگین برجا مانده لایه ای را جذب می کند و به همراه آب اقیانوس ها بر روی خود می پیچاند و می برد. به همین ترتیب در بازگشت های مداوم بعدی، سطح و غلافی جدید بر روی آن تشکیل می شود که کاملاً صاف و کروی است و در لابلای این غلاف سلیکاتی، آب های اقیانوس ها نیز انباشته خواهد ماند.

بالاخره در مراحل آخر، خاک ها و ماسه های قبلی به اضافه خاک ها و ماسه های جدیدی که در اثر فرسایش کوهپاره ها و تجزیه گازها به وجود آمده اند، رفته رفته بر سطح زمین می نشینند و چون در آن سال ها و حتی سال های حشر عمومی، کره زمین مانند ارّابه به دور خورشید می چرخد و هماره یک قطب آن رو به خورشید و قطب موازی دیگر پشت به خورشید است، در اثر نیروی گریز از مرکز، قسمت استوای زمین به طرف عقب یعنی به طرف پشت به خورشید عقب نشینی می کند و مانند لبه بشقاب، تیغه های اعراف را متشکل می سازد. در نتیجه سطح رو به خورشید زمین، عرصه بیشتری برای حشر ناپاکان دارد و سطح پشت به خورشید عرصه کمتری برای حشر معدود پاکان بشر خواهد داشت. یعنی بعد از آن که غبار خاک خالص بر روی زمین نشست و آب حیات (پرتوپلاسم) بر آن افشانده شد، آن دسته از نطفه های بشری که در کلاس آزمون شرکت کرده اند، به وسیله مأمورین قبض اروح کشت می شوند و با ژن ها و کروموزوم های مناسب آمیخته شده و آن چنان که دوره پیشین، نطفه ها در دلِ باتلاق و مردابِ سیاهِ بدبو خلعت حیات به تن کردند. به همان ترتیب با قامت بشری از زیر خاک ها به پا می خیزند.

شرح این مسایل را مرحله به مرحله از خود آیات قرآن باید شنید.

«اِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ. وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ. وَ إِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ. وَ إِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ. وَ اِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ. وَ اِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ»

«آن روز که جرم سنگین ماه بر گرده خورشید فرو افتد، موجی شگرف از دریای خورشید به هوا پرتاب شود و به سان حلقه آتشین، بر گرد خورشید به چرخ آید. آن روز که گازهای خورشیدی فضای منظومه شمسی را پر کند و سوسوی ستارگان شب تاب به تیرگی بگراید. آن روز که کوه ها و صخره ها به فضا پرتاب شوند و سرگردان شوند و آن روز که اقیانوس ها به جوش آیند».

(تکویر، ۱ـ۶)

«در این مطلب هیچ تردیدی نیست. خورشید کره عظیمی از گاز شعله ور است. بر زمین تمام گازهایی که می شناسیم از هر مایعی به مراتب سبکترند؛ اما در خورشید، ذرات گاز آن چنان متراکمند که بر روی هم از آب هم سنگین ترند. گازهای خورشید، هرگز آرام ندارند: مانند چشمه های آب گرم می غلتند و شعله می کشند و فوران می کنند.

نظر عمومی اخترشناسان بر این است که در اثر حرارت خورشید، قسمتی از گازها به سطح بالای جوّ متصاعد می شود و چون در آن فضای بالا، گازها تجزیه می شوند و بیشتر، گازهای هلیوم به حالت سوختن درمی آیند، لذا دمای بالای جو بیشتر است و تا حد فاصل معینی رو به شدت می گذارد و بعداً که دیگر گاز هلیوم برای تجزیه شدن باقی نمی ماند، رفته رفته فضای مافوق تاج ها رو به سردی می گذارد. نظیر این حالت در کره زهره نمایان است که سطح آن شعله ای ندارد که بر دوام باشد. ولی در فضای بالاتر و محل ابرها، گازهای متصاعد در حال اشتعال است.

سوره هود

«وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الأرْضَ فِی سِتَّهِ ایَّامٍ وَ کَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِیَبْلُوَکُمْ ایّکُمْ احْسَنُ عَمَلا وَ لَئِنْ قُلْتَ إِنَّکُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلا سِحْرٌ مُبِینٌ. وَ لَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّهٍ مَعْدُودَهٍ لَیَقُولُنَّ مَا یَحْبِسُهُ أَلا یَوْمَ یَاتِیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَ حَاقَ بِهِمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ»

ترجمه: «او است که آسمان ها و زمین را ظرف شش روز آفرید و عرش با اقتدارش بر زبر آب بود: گداخته ای از مواد مذاب و گازهای مایع و روان تا شما را بر زمین مستقر سازد و آسمان ها را بر سرتان افراشته دارد و با اعطای حیات و زندگی شما را بیازماید که بهترین عمل شایسته را کدامین شما به محشر خواهد آورد. به حق سوگند که اگر به اینان بگویی که شما بعد از مرگ خود دوباره بر همان منوال پیشین، جامه حیات بر تن می کنید، کافرانشان می گویند: زندگی بعد از مرگ را حقیقی نیست و بیان قرآن شما با این جاذبه ای که دارد، به جز سحر و جادو چیز دیگری نیست.

ولی ما به اینان اخطار کرده ایم و اگر تا دو سه نسل دیگر عذاب و کیفرشان را به تأخیر اندازیم، می گویند: در صورتی که ما معاد و رسالت را تکذیب کرده ایم و سزاوار عذابیم، کدامین مانع و رادعی عذاب قطعی شما را به تعویق انداخته است؟ معلوم است که تهدید شما پوچ و تو خالی است. این را باید همگان بدانند که عذاب الهی روز مشخصی دارد، آن روز که شهاب ثاقب با آتش و غرش وارد مدار زمین گردد؛ از نیمه راه خود بازنمی گردد و مسیر خود را تغییر نمی دهد و مانعی بر سر راه آن حایل نمی شود. آن روز عذابی که امروز به مسخره می گیرند، بر سر آنان فرود می آید».

(هود، ۷ـ۸).

رستاخیز و بازآفرینی در سوره زمر و ابراهیم

«وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الأرْضُ جَمِیعًا قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ السَّماوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ»

«این مردم نه رسولان خدا را به درستی شناخته اند که آنان را به مصالحه سیاسی دعوت می نمایند و نه خدای جهان را به درستی شناخته اند که رستاخیز قیامت را به استهزا گرفته اند؛ در حالی که به روز رستاخیز کره نوپرداخته زمین، در مشت با اقتدار او چرخان است و آسمان ها در دست راست او به صورت ستارگان سحابی در پیچ و تابند. خداوند جهان از بافته های مشرکان برکنار است».

(زمر، ۶۷)

«فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ. یَوْمَ تُبَدَّلُ الأرْضُ غَیْرَ الأرْضِ وَ السَّمَاوَاتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ»

«پس تصور مکن که خداوند رحمان وعده ای را که با رسولانش دارد زیر پا می گذارد. بی شک خداوند رحمان عزتمند است و صاحب انتقام. آن روز که این بستر خاکی به بستری غیر از این بستر خاکی تبدیل شود و آسمان ها به کلی بازسازی گردند و همگان در برابر خداوند یکتای قهار از دل خاک ها سر برآرند، آن روز وعده خدا را به عیان شاهد و ناظر می شوند».

(ابراهیم،۴۷ـ۴۸)

رستاخیز و بازآفرینی آسمان

«یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاءَ کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِیدُهُ وَعْدًا عَلَیْنَا إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ»

ترجمه: «آن روز که آسمان پر از گاز را مانند طومار نامه ها بر هم بپیچیم: آن چنان که اول بار درهم پیچیده ایم و هفت آسمان را بنیان نهاده ایم، مجدداً آسمان ها را بازآفرینی می کنیم. ما این وعده را بر عهده خود نهاده ایم. ما کننده این کار بوده ایم».

(انبیاء ۱۰۴)

ضمناً باید توجه داشت که آن رشته گازهای مایع خورشیدی که بر گرد خورشید چرخان شده اند، رفته رفته در مدارهای بعدی به مصرف سیارات داخلی رسیده اند. یعنی قسمتی بر روی کره عطارد می نشیند و جذب می شود و مقداری همراه با گازهای افشان در بازسازی کره زهره به کار خواهد رفت. مابقی آن نصیب کره زمین می شود تا در بازسازی جرم خاکی زمین و ایجاد آب، خاک، پلاسما، ایجاد حیات، نعمت و برکت، مواد آلی و غنی لازم را بذل کند.

قرآن مجید در سوره ذاریات

«وَ السَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِاَیْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ. وَ الأرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ».

ترجمه: «ما آسمان ها را با إعمال قدرت آفریدیم که گازهای پراکنده را از اکناف فضا جمع آوری کردیم و به هم إلصاق کردیم. ما در بازسازی آینده بر وسعت آسمان های هفت گانه می افزاییم. ما کره زمین را با گازهای مایع فرش کردیم تا بستری از خاک بیاراییم. ما بستر خوبی گسترده ایم».

ذاریات، ۴۷ و ۴۸

این وسعت بخشی در اثر این است که بعد از درهم پاشیدن آسمان ها، سنگپاره های آن پراکنده می شوند. برخی به فضایی خارج از منظومه پرتاب می شوند و احیاناً ذوذنب ها را تشکیل می دهند و دست کم به صورت شهاب های کوچک و بزرگ سرگردان فرو می ریزند. برخی دیگر که در سطح مدار آسمان ها باقی می مانند، در بازسازی آسمان ها که هماره با لوله پیچ کردن گازهای پراکنده صورت می گیرد، به صورت مصالح کهنه به کار می روند و در نتیجه بر وسعت آسمان ها افزوده می شود. لذا است که گه گاه در آسمان های فعلی، شهاب ها و ذوذنب ها مصالح بسیار کهنه و قدیمی یافت می شود که برخی عمری دراز، معادل یک میلیون سال دارند و برخی عمری درازتر و برخی کوتاه تر.

به همین ترتیب، در بازسازی زمین و زهره که از گازهای مایع خورشیدی روکش می شوند، طبیعی است که برخی از صخره ها و سنگپاره ها کاملاً ذوب نشوند و به عنوان مصالح کهنه در اعماق دشت ها و کوهستان های فعلی یافت شوند و بعد از بازیابی معلوم شود که عمرهای درازی دارند. قسمتی از شرح این مسایل را در کتاب هفت آسمان می توان دید.

بخش اول: رستاخیز و قیامت از دیگاه قرآن

رستاخیز و حسابرسی

بخش سوم: رستاخیز و حسابرسی

بخش چهارم: شناخت جنت

بخش آخر: شناخت جهنم