ترجمه آیات ۲۶۱ تا آخر سوره بقره، برگرفته از کتاب معانی القرآن، که در ادامه فصل گذشته درباره عوامل حفظ و گسترش احکام دینی در جامعه، به شرح اصول سالم سازی روابط اقتصادی در جامعه دینی پرداخته و در پایان ویژگیـها و عقاید مومنان و درخواست های آنان از خداوند را بیان می کند.

سالم سازی روابط اقتصادی

گسترش فرهنگ انفاق

حکایت آن مردمی که اموال خود را در راه خدا انفاق می­ کنند، حکایت آن دانه گندم است که چون در زمین افشانده شود، هفت خوشه برآورد و در هر خوشه صد دانه گندم بپروراند. خداوند رحمان بهره هر کسی را که بخواهد، مضاعف می­ سازد و خداوند دانا، نعمتی گسترده دارد. (۲۶۱) آن کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می­ کنند و عطای خود را با منت و آزاری بدرقه نمی­ سازند، پاداش آنان در پیشگاه پروردگارشان محفوظ است؛ نه ترسی بر آنان سایه افکن است و نه خود اندوهی به دل دارند. (۲۶۲)

پاسخی شایسته که «معذرت می­خواهم» بهتر از صدقه و انفاقی است که آزار دست و زبان بدرقه آن باشد. خداوند رحمان از صدقه شما بی­ نیاز است و بر نافرمانیِ شما نرم و بردبار است. (۲۶۳)

ای اهل ایمان، صدقه خود را ـ خواه صدقه واجب باشد یا صدقه افتخاری باشد ـ با منّت و آزار زبان، پوچ و بی­ ثمر نسازید. مانند آن منافقی که مال خود را به خاطر مردم انفاق می­ کند و به خدا و روز جز ایمان نمی­ آورد. فرجام او فرجام آن کوه خارا است که بر روی آن قشری از خاک متراکم را به صورت بوستان و کشتزاری پرثمر پرورده باشند و باران دانه درشتی سیل­ آسا ببارد و قشر خاک را بلغزاند و درهم بپیچد که جز صفحه خارای صاف و براق برجای نماند و منافقان از مزرعه و بوستانی که پرورده­ اند و هزینه­ ای که پرداخته­ اند، چیزی به دست نکنند. خداوند مردم ناسپاس را هدایت نخواهد کرد. (۲۶۴)

حکایت انفاق مومنان

و حکایت آن دسته از مؤمنان که مال خود را در طلب رضای خدا و تحکیم جامعه خود انفاق می­ کنند، حکایت آن بوستانی است بر سر پشته‌ خاکی در صحرا که باران دانه درشتی بر سر آن ببارد و حاصل خود را دو چندان بپروراند و اگر بارانی دانه درشت نباشد، لااقل نم‌نم بارانی ببارد و بوستان را بی ­حاصل نگذارد. خداوند رحمان به دستاورد شما بینا است. (۲۶۵)

آیا کسی دوست دارد که او را بوستانی باشد از خرما و انگور و نهرها از زیر درخت­ها روان باشد و در آن بوستان از هر گونه­ گون میوه­ ای نمونه‌ای باشد و چون به پیری برسد و فرزندان و نبیرگانش اطراف او را بگیرند، طوفانی صاعقه ­بار شاخ و بر بوستان را در کام بگیرد و خاکستر کند؟ خداوند رحمان آیات خود را به این صورت روشن می­سازد، باشد که شما در فرجام کار خود بیندیشید. (۲۶۶)

اموال شایسته انفاق

ای اهل ایمان، از دستاورد مرغوب و پاک خود که به دست آورده­ اید و از حاصل مزارع و بوستان­ها که برای شما از دل خاک برآوردیم، در راه خدا انفاق کنید. و چون در صدد انفاق برآیید، به جستجوی آن نباشید که وازده ­های مواشی و غلات خود را بیابید و در راه خدا انفاق کنید که اگر همان وازده معیوب را به شما بدهند، از دریافت آن ابا می‌ورزید؛ مگر آن که از عیوب و نواقص آن اغماض نمایید. بدانید که خداوند جهان از صدقات شما بی‌نیاز است و در کارهای خود ستوده و با ثنا است. (۲۶۷)

علت ترک انفاق و راه درمان آن

شیطان بداندیش، شما را با فقر و تهیدستی تهدید می‌کند که چرا انفاق کرده ­اید، اما به عیاشی و رسوایی فرمانتان می­ دهد، با آن که صدها بار بیشتر از انفاق شرعی هزینه و ضایعات مالی دارد. و در مقابل، خداوند رحمان به پاداش صدقات و انفاق شرعی نوید آمرزش می ­دهد، با فزونی رحمت و نعمت؛ و خداوند جهان خوانی گسترده دارد و به حال بندگانش دانا است. (۲۶۸)

به هرکس بخواهد کاردانی عطا می‌کند و هرکس به آن کاردانی دست یابد، خیر فراوانی به دست آورده است. اما جز صاحبان مغز و خرد دیگران به یاد این نکته ­ها نمی­ افتند. (۲۶۹) هر گونه مخارجی را بپردازید و یا هر تعهدی که بر ذمه بگیرید، تا بعدها تأدیه نمایید، خداوند جهان می­ داند و اگر ابا بورزید و از پرداخت زکات شرعی خودداری نمایید، در ردیف سیه­کاران قرار می­ گیرید و سیه­کاران به روز جزا یاور ندارند. (۲۷۰)

روش پرداخت انفاق

اگر صدقات خود را علنی و در برابر دیگران بپردازید، وَه که سرمشق نیکویی به جوامع داده­ اید و اگر صدقات خود را پنهان به مستمندان تقدیم نمایید، چه بهتر که از ریا و تظاهر دوری جسته ­اید. در هر حال خداوند رحمان صدقات شما را می­ پذیرد و خطاهای شما را می­ پوشاند و خداوند به زیر و روی کارهای شما دانا است. (۲۷۱)

به راه آوردن مردم تکلیف تو نیست، اما تکلیف خدا هست و هرکه را بخواهد، به راه می­ آورد، تا زکات شرعی را بپردازد. هر خواسته خوب و مرغوبی که در راه خدا انفاق کنید، به سود شما خواهد بود و شما جز برای جلب رضا و توجه خدا انفاق نخواهید نمود. هر خواسته خوب و مرغوبی که شما در راه خدا انفاق نمایید، پاداش آن به شما ادا خواهد شد ـ کاملاً ـ و حق شما را سیاه نمی­ کنند. (۲۷۲)

به چه کسانی انفاق کنیم؟

تقدیم نفقه و یا تعهد مخارج باید برای آن فقیرانی باشد که در راه خدا به تنگنا و محدودیت وامانده­ اند؛ چرا که استطاعت مالی و جانی ندارند که برای تحصیل روزی به سفر بروند. در اثر عفاف و بی­ رغبتی که از خود نشان می‌دهند، جاهل بی­خرد، تصور می­کند که سیر و بی­ نیازند. می­توانی آثار تنگدستی را در چهره‌ بی­ فروغ آنان بخوانی. با اصرار و سماجت از مردمان چیزی نمی­طلبند. شما هرگونه خیراتی که در راه خدا تقدیم کنید، خداوند جهان به آن دانا است. (۲۷۳) آن کسانی که اموال خود را در شب و روز به نهان و آشکار، در راه خدا انفاق می­ کنند، پاداش آنان در پیشگاه پروردگارشان ذخیره روز آخرت است؛ نه ترسی بر سر آنان سایه دارد و نه خود غمی در دل می ­پرورند. (۲۷۴)

مبارزه با ربا خواری

آنان که با سفسطه ­بافی ربا می­ خورند، در بازار تجارت از جا برنمی‌خیزند، مگر مانند جن­ زده ای مصروع که شیطان لحظاتی چند در گل و خاکش می‌غلتاند، سپس تحقیر شده از زمین برمی­ خیزد. این تحقیر و این دیو زدگی از آن­رو است که رباخواران می­ گویند: مبادله گندم با گندم یا جو با جو مانند مبادله نقره با نقره و طلا با طلا است که سرانه آن سودی عاید می ­کند. در حالی که خداوند رحمان مبادله هر گونه جنسی را با جنس مشابه آن حلال کرده است و تنها سرانه آن را حرام فرموده است.

از این پس هر رباخواری که از پیشگاه پروردگارش پند و موعظه ­ای دریافت کند و از رباخواری دست بکشد، ربای گذشته و مصرف شده بر او حلال است و سر و کار او با خداوند رحمان خواهد بود؛ نه با مدعیان او. و هرکس پند و اندرز خدا را بشنود و باز هم به رباخواری بازگردد، جاودانه در آتش دوزخ جای خواهد داشت. (۲۷۵)

مقایسه پیامدهای ربا با انفاق

خداوند سود ربا را به نابودی می­ کشاند که در رنج و بلا هزینه شود و صدقه را می­ پروراند که درد و بلا را بگرداند و جامعه را بپروراند. و خداوند جهان مردمان ناسپاس زورگو را دوست نمی دارد، گرچه از خصال نیک انسانی برخوردار باشند. (۲۷۶)

بی­ شک کسانی که ایمان آورده­ اند و کارهای شایسته آخرت به‌جا آورده­ اند و نماز را به‌پا داشته­ اند و زکات اموال خود را پرداخته­ اند، پاداش آنان نزد پروردگارشان محفوظ است. نه ترسی بر سر آنان بال و پر می­ گسترد و نه خود اندوهی به دل دارند. (۲۷۷)

وظایف مسلمانان پس از صدور حکم ربا

ای اهل ایمان، از خشم خدا بهراسید و ـ اگر ایمان دارید ـ باقیمانده‌ ربح خود را به سود بدهکارانتان وا بگذارید. (۲۷۸)

اگر شما به این تکلیف منصفانه عمل ننمایید، برحذر باشید که خدا و رسول خدا با شما سر جنگ دارند که رأس المال شما را به سود بدهکارانتان توقیف نمایند. و اگر شما توبه کنید و به قانون خدا بازگردید و از باقیمانده ربح خود صرف­نظر نمایید، رأس المال شما از آن شما خواهد بود؛ نه شما بدهکارانتان را سیاه کنید و نه آنان شما را سیاه نمایند. (۲۷۹)

و اگر بدهکاران شما تنگدست باشند و نتوانند رأس المال شما را فوراً تأدیه سازند، به آنان مهلت بدهید، تا گشایشی برایشان حاصل شود و رأس المال شما را باز پس بدهند و اگر شما رأس المال خود را ـ کلاً و یا بعضاً ـ بر او تصدّق نمایید، به سود شما خواهد بود. اگر شما نکته دان باشید. (۲۸۰) شما اهل ایمان باید از فرا رسیدن آن روزی در هراس باشید که شما را به پیشگاه پروردگارتان باز برند و هر کسی سزای کردار خود را دریافت کند و جان کسی را به اندازه یک خطِ سیاه آلوده نسازند. (۲۸۱)

احکام معامله

نگارش و ثبت دقیق معاملات

ای اهل ایمان، هرگاه در بازار تجارت برای تحویل جنس و یا پرداخت ثمن، سررسید مشخصی در میان باشد، باید سند بنویسید. باید یک نفر باسواد، سند را با رعایت عدالت بنویسد که زیانی بر داین و مدیون وارد نسازد. هیچ باسوادی حق ندارد از نوشتن سند ـ به آن صورتی که خدایش آموخته است ـ اِبا ورزد. باسواد بنویسد و صاحب دَین به او دیکته کند و باید از خدا برحذر باشد و به هنگام اعتراف به دَین حق داین را ضایع نسازد.

و اگر مدیون، سفیه و گول باشد، یا از شرح معامله ناتوان باشد و یا زبان و خردش سالم نباشد و نتواند اعتراف کند، باید پدر او و یا جدّ او و یا وکیل او متن سند را بر کاتب دیکته کند. شما باید دو تن از مردان مؤمن را نیز به عنوان شاهد دعوت کنید، تا اعتراف مدیون را بشنوند و اگر دو نفر شاهد مؤمن نباشد، یک شاهد مرد با دو تن شاهد زن که درستی و عدالت آنان مورد قبول طرفین باشد، کفایت می­ کند.

شاهد معامله

حضور دو زن به جای یک مرد، از این جهت ضروری است که اگر یک زن به هنگام ادای شهادت دچار ابهام و فراموشی شود و متن شهادت را در ذهن خود گم کند، آن زن دیگر فرا خاطرش بیاورد، تا هر دو یک زبان و یک‌دل شهادت بدهند و چون افراد شایسته قاضی پسند را دعوت کنند، تا شاهد اعترافات مدیون باشند، حق امتناع ندارند. مبادا شما مؤمنان از نوشتن سند با قید سررسید آن اظهار بی دماغی کنید، خواه مبلغ آن کم باشد یا زیاد باشد، متاعی کم بها باشد یا پر بها باشد. نوشتن سند در پیشگاه خدا به دادگری نزدیک­تر است و گواهی گواهان را قوام بیشتری می­ بخشد و شک و تردید شما را به هنگام داوری و قضاوت و ادای شهادت کمتر می­سازد.

تنظیم سند معامله

نوشتن سند در بازار تجارت ضرورت دارد؛ مگر آن که مال التجاره در همان شهر و در همان فصل از زمان، موجود باشد و میان شما دست به دست بچرخد که در این صورت مانعی وجود ندارد که آن را در سند معتبر ثبت نسازید؛ ولی چون داد و ستد حاصل شد و مال التجاره در برابر تقدیم ثمن دریافت شد، دو تن شاهد را برای شهادت دعوت کنید. در هرحال، نویسنده و شاهد نباید به کسی خسارت وارد کنند و در نوشتن سند و ادای شهادت تزویر کنند.

و اگر شما مؤمنان با نوشتنِ سند نادرست و یا ادای شهادتِ نادرست به کسی خسارت بزنید، داغ این فسق و عصیان بر پیشانی شما منقّش می‌ماند و دیگر کسی حق ندارد شما را برای کتابت سند و ادای شهادت دعوت کند. شما باید از خدا بترسید و از فرمان خدا تمرّد نکنید. خداوند رحمان نکته‌ها را به شما می­آموزد و خداوند به سرّ هر خواسته­ ای دانا است. (۲۸۲)

جواز ثبت نکردن معامله در موارد خاص

و اگر در سفر باشید و باسوادی پیدا نکنید که بدهکاری نقدی و یا جنسی را در سند قید کند، گروی دریافت کنید و به عنوان یک امانت نزد خود نگه دارید؛ و اگر بدهکار و طلبکار به هم اعتماد کنند و طلبکار، گرو کم­ بها تر بگیرد و یا بدهکار، گرو پربهاتر بدهد، آن کسی که امین واقع شده است و بدو اعتماد کرده ­اند، باید امانتی را که در دست دارد، به صاحبش تأدیه نماید و باید که از خشم پروردگارش در هراس باشد که در طول مدت، نقصانی به امانت وارد نیاید. شما نباید شهادت خود را کتمان کنید؛ که هرکس شهادت خود را کتمان کند، قلب خود را به آلودگی می­کشاند و این آلودگی جز با رنج و بلای فراوان تطهیر نمی­شود. و خداوند جهان به کردار شما دانا است. (۲۸۳)

آنچه در آسمان­ها و آنچه در زمین است، مال خدا است و آنچه شما در دل دارید. اگر آشکارش سازید و یا نهانش بدارید، خداوند جهان به حساب آن رسیدگی خواهد کرد و بعد از وارسی هر که را بخواهد، می­آمرزد و هرکه را بخواهد، عذاب می‌کند؛ و خداوند جهان بر انجام هر خواسته ای توانا است. (۲۸۴)

ویژگی‌ های اهل ایمان‌ به اسلام

رسول ما به قرآنی که بر او نازل شده است، ایمان دارد و مؤمنان یکسر به خداوند رحمان و فرشتگان او، کتاب­های آسمانی او و همه رسولان او ایمان دارند؛ با این شعار که ما هیچ رسولی را بر دیگری امتیاز نمی­ گذاریم. گفتند که ما دستور خدا را شنیدیم و فرمان بردیم. بار خدایا ما آمرزشت را خواهانیم. پروردگارا ما به سوی تو می­ شویم. (۲۸۵)

گفتند که خداوند رحمان هیچ کس را جز به میزان تاب و توانش تکلیف نمی­ کند. هر طاعتی که انجام دهد، به سود خود او است و هر گناهی که به دست کند، بر زیان او است. بار پروردگارا اگر طاعت تو را بر طاق نسیان نهادیم و یا کاری به غلط انجام دادیم، ما را به بازپرسی مگیر. بار پروردگارا و تعهدهایی ناروا که با فتوای کاهنان بر ملت­ها و امت­های پیش از ما بار کردی، بر دوش ما بار مکن. بار پروردگارا و آنچه در تاب و توان ما نباشد، بر دوش ما مگذار. از ما بگذر و بر ما ترحّم کن. تو مولا و سرپرست مایی، پس ما را بر مردمان ناسپاس کافر نصرت عطا بفرما. (۲۸۶)