این نوشتار شامل ترجمه آیات ۹۱ تا ۱۵۲ سوره بقره برگرفته از کتاب معانی القرآن است که در ادامه روایت مواجهه یهودیان با فرستادگان خداوند از فصل قبلی، به بهانه های مخالفان اسلام پاسخ داده است. در این آیات به رویکرد مادی گرایانه یهودیان به دین و فرستادگان خداوند در طول تاریخ اشاره شده است.

مواجهه یهودیان با فرستادگان خداوند

ما به آن کتابی ایمان می‌آوریم که بر ما یهودیان نازل شود

و چون به آنان گفته شود به این کتاب خدا که جدیداً نازل شده است، ایمان بیاورید، می‌گویند: ما به آن کتابی ایمان می‌آوریم که بر ما یهودیان نازل شود. اینان به هر کتابی که بر دیگران نازل شود، کافر می‌شوند با آن که درست و بر حق باشد و دین آنان را تأیید کند. بگو: پس اگر شما به پیامبران یهودی تبار خود ایمان داشته‌اید، از چه رو در نسل‌های گذشته، آنان را به کشتن داده‌اید؟ (۹۱)‌

به یقین موسی با معجزه‌های روشنگر آمد، ولی شما بعد از غیبت چند روزه‌ او با سیه‌کاری و دروغ پردازی گوساله‌ای را به خدایی پذیرفتید. (۹۲) به یاد آرید که از شما پیمان گرفتیم و کوهی از صخره های چرخان آسمانی را بر سر شما بالا گرفتیم و گفتیم باید کتاب تورات را با نیروی تمام در دست بگیرید و به احکام آن عمل نمایید و به فرمان آن گوش دهید. اسلاف شما گفتند: گوش دادیم و فرمان نبردیم. با این کفر و ناسپاسی بود که دل‌هایشان با مِهر گوساله‌ سامری آبیاری شد و هماره از نابودی آن به دست موسی اظهار اسف می‌کردند. بگو اگر شما صاحب ایمان باشید، این ایمانتان چه فرمان‌های زشت و پلیدی به شما داده است. (۹۳)

سعادت اخروی ویژه یهودیان است

بگو: ای جهودان، اگر راست می‌گویید که در پیشگاه خدا خانه‌ آخرت ویژه‌ شما خواهد بود و مردم دیگر، نصیبی در بهشت ندارند، پس آرزوی مرگ کنید و از حرص و ولع و دنیاپرستی دست بردارید. (۹۴) اما اینان به خاطر دستاورد ناپسندشان هرگز آرزوی مرگ ندارند و خداوند جهان به کردار سیه‌کاران دانا است. (۹۵)

اگر به شیوه آنان بنگری، خواهی یافت که این مردم بر ادامه‌ زندگی حریص‌تر از دیگرانند. حتی بیشتر از مشرکان به زندگی دنیا چسبیده‌اند که زندگی را منحصر به زندگی دنیا می‌دانند، تا آن حد که هر کدامشان علاقه دارد هزار سال در دنیا بپاید. اما چه سود که زندگی هزار ساله هم او را از درّه‌های دوزخ بیرون نخواهد کشید و خداوند جهان به دستاورد آنان بینا است. (۹۶)

چون جبریل فرشته وحی است، ما ایمان نمی‌آوریم

بگو: هر کس مانند شما یهودان با جبریل امین دشمن باشد که چرا آخرین وحی را بر کاهنان بنی‌اسرائیل نازل نکرد، معلوم است که جبریل را نمی‌شناسد. جبریل همان نیروی عظیم الهی است که با اجازه از ساحت قدس خداوند، قرآن را بر قلب تو فرود آورده است. قرآن کتاب‌های پیشین آسمانی را تصدیق دارد و برای مؤمنان راهنما و بشارت است. (۹۷) هر کس دشمن خدا باشد و یا دشمن فرشته‌ها و رسولان خدا باشد و یا دشمن جبرئیل و میکائیل باشد، از کافران است و بی‌شک خداوند جهان دشمن کافران است. (۹۸)

به یقین ما آیاتی روشنگر به سوی تو نازل کردیم و جز مردمان فاسق کسی به آیات روشنگر ما کافر نخواهد شد. (۹۹) یهودیان هماره با پیامبران خدا رو در رو شدند. آیا این تکلیف دینی آنهاست که هر گاه عهدی با خدای جهان بستند، باید گروهی عهد خدا را بشکنند و پشت سر بیندازند؟ نه چنین نیست. بلکه اکثر یهودیان اهل ایمان نبوده‌اند و با عزم و اراده و از جان و دل پیمان خدا را امضا نمی‌کرده‌اند. (۱۰۰)

ایمان به عیسی مسیح

بر همین منوال موقعی که رسولی مانند عیسی بن مریم از جانب خدایشان آمد و تورات آنان را تصدیق و تأیید می‌نمود، ابتدا به تعهد خود عمل کردند و به عیسی ایمان آوردند. ولی طبق سنّت دائمی جمعی از همان یهودیان که انجیل عیسی را به دست گرفته بودند، آن را پشت سر افکندند. گویا که اصلاً کتاب خدا را نمی‌شناسند. (۱۰۱)

یهودیان و جادو

و به جای تورات و انجیل، هم جادوی شیطان‌ها را دنبال کردند که بر علیه پادشاهی سلیمان به تبلیغ آن پرداخته و می‌گفتند: سرّ پادشاهی و رمز حشمت سلیمان از همین مَنْتَرْها بوده است. در حالی که سلیمان جادو نکرد که کافر شود، بلکه شیطان‌های بداندیش کافر شدند که جادو را به مردمان آموختند. و هم آن رمزها و طلسم‌ها را دنبال کردند که در شهر بابل بر دو فرشته‌ی مجسم به نام هاروت و ماروت نازل شده بود، تا رمز جادوگران را برملا سازند و فرق سحر و معجزه را روشن نمایند.

آن دو فرشته که با جامه‌ بشریت ظاهر شده بودند، رمز جادو را به کسی تعلیم نمی‌کردند، مگر بعد از آن که خاطرنشان سازند و بگویند: ظاهر شدن ما در این لباس و در این مقام برای آزمون است تا شما مردمان ساده‌دل از رمز شوکت ساحران باخبر شوید و آنان را با رسولان برابر نگیرید؛ نه آن که دست به جادو و جنبل بزنید و کافر شوید که جادوگری کفر است.

این یهودیان از آن دو فرشته‌ی مجسّم، طلسمی آموختند که می‌توانستند میان شوهران و همسران جدایی بیندازند، ولی به هیچ‌کس زیان و بلایی وارد نمی‌‌کردند، جز با رخصت خداوند جهان که مشیت او را به کار بندند. یهودیان اسرار فراوانی از سحر و جادو فرا گرفتند که برای آنان زیان دنیا و آخرت به بار می‌آورد، بی‌آنکه سودی عاید کند و بی‌شک دانسته بودند که هر کس خریدار سحر و شعبده باشد، از زندگی آخرت بهره‌ای ندارد. کاش می‌دانستند که جان خود را با چه قیمت ارزانی فروخته‌اند. (۱۰۲)

اگر این یهودیان ایمان می‌آوردند و به راه پرهیز و تقوا می‌رفتند، پاداش الهی برایشان بهتر از جاه و جلال ساحری بود، و کاش می‌دانستند. (۱۰۳)

بی ادبی در خطاب

ای اهل ایمان، شما به تقلید از یهودیان در خطاب خود با رسول خدا «راعنا» مگویید. می‌توانید به جای آن بگویید: «انظرنا» و یا هر جمله دیگری که درخواست شما را دایر به بذل توجه ایفا کند. شما باید این فرمان را بشنوید که هر کسی این فرمان را ناشنیده بگیرد و در خطاب خود به رسول خدا رَعنا بگوید، کافر است و برای کافران شکنجه‌ دردناکی مهیا است. (۱۰۴)

این یهودیانِ کافر علاقه ندارند و نه مشرکان بت‌پرست که از سوی پروردگارتان آیتی نازل شود که با خیر و صلاح شما موافق باشد، ولی خداوند رحمان هر که را بخواهد، به رحمت رسالت اختصاص می‌دهد و خداوند رحمان فضلی عظیم دارد. (۱۰۵) ما هر آیتی از آیات قرآن را که برداریم و یا از خاطره‌ها محو سازیم، آیتی مناسب‌تر از آن و یا آیتی همانند آن به عوض می‌آوریم تا شما را با خیر و صلاحتان آشنا سازیم و آیات قرآن را تثبیت کنیم. آیا ندانسته‌ای که خداوند جهان بر انجام هر خواسته‌ای توانا است. (۱۰۶) ندانسته‌ای پادشاهی آسمان‌ها و زمین با خدا است و برای شما غیر از خداوند رحمان، یار و یاوری نیست. (۱۰۷)

چرا آیتی را برداشتند و به جای آن آیتی دیگر تلاوت نمودند؟

آیا شما می‌خواهید در اصالت قرآن تردید کنید که چرا آیتی را برداشتند و به جای آن آیتی دیگر تلاوت نمودند. یا از رسولتان بخواهید تا جبرئیل را به شما نشان بدهد که چسان آیات قرآن را بر دل او نازل می‌کند، آن چنان که یهودیان از موسی خواستند تا خدا را به عیان نشان بدهد که چگونه با او سخن می‌گوید؟ با این بهانه‌جویی‌ها ایمان شما جای خود را به کفر می‌دهد و هر کس ایمان خود را به کفر و تردید بفروشد، راه صاف و درست را گم کرده است. (۱۰۸)

بسیاری از یهودیان که دین خدا را وسیله‌ تنظیم زندگی می‌شناسند، علاقه دارند که شما را از راه ایمان به سوی کفر بکشانند؛ زیرا از نهاد جان، حسد می‌برند که شما بی‌سابقه‌ مذهب، ایمان آوردید و آنان با سابقه‌ مذهب و دریافت بشارت و بعد از روشن شدن حق و حقیقت ایمان نیاوردند. از این رو سبک‌سری آنان را عفو کنید و از پیگرد آنان رو بگردانید تا آن روز که خداوند جهان فرمان خود را به کرسی بنشاند. به یقین خداوند جهان بر انجام هر خواسته‌ای توانا است. (۱۰۹)

شما باید نماز را برپا بدارید و زکات اموالتان را بپردازید. شما هر مبلغی را که برای توشه‌ آخرت تقدیم کنید، روز رستاخیز در پیشگاه خداوند رحمان حاضر و محفوظ می‌یابید. خداوند جهان به دستاورد شما بینا است. (۱۱۰)

رستگاری در باور یهودیان و نصارا

یهود و نصارا در این ادعا اتفاق نظر دارند که هرگز کسی وارد بهشت نخواهد شد، مگر آن که یهودی باشد و یا نصرانی بوده باشد. این ادعا هماره ورد زبان آنها است. بگو: اگر راست می‌گویید، برهان خود را بر این ادعا اقامه نمایید. (۱۱۱)

بلی، این ادعا درباره‌ برگذشته‌های پیشین درست است؛ هر کس در عهد موسی بوده باشد و بر دین او نمرده باشد؛ و یا در عهد عیسی بوده باشد و بر دین او نمرده باشد، بی‌شک وارد بهشت نخواهد شد و آن کسانی که در عهد موسی بوده‌اند و بر دین او مرده‌اند و یا در عهد عیسی بوده‌اند و بر دین او مرده‌اند، هر کس با صدق و صفا روی خود را به سوی خدا کرده باشد و طاعات مذهبی را با نیک‌اندیشی انجام داده باشد، پاداش او در نزد خدا محفوظ است. ترسی بر سر آنان سایه‌گستر نیست و نه خود از آینده‌ خود بیمی به دل دارند. (۱۱۲)

اختلاف یهودیان و نصارا

مردم یهود ادعا دارند که دین نصارا پایه و اصلی ندارد. مردم نصرانی ادعا دارند که دین یهود پایه و اصلی ندارد، با آن که هر دو امت برای خود کتابی دارند و آیات آن را تلاوت می‌کنند. بر همین منوال مشرکان نیز ادعا دارند که دین یهود و نصارا هیچ یک اصل و پایه ندارد و تنها دین مشرکان است که بر اساس عقل و منطق استوار است. خداوند جهان به روز قیامت در اختلافات آنان داوری خواهد کرد. (۱۱۳)

کیست که سیه‌کارتر باشد از کسانی که مانند این مشرکان راه مساجد را ببندند؛ تا نام خداوند رحمان در آن یاد نشود و در ویرانی مساجد بکوشند تا پایگاه ایمان نابود گردد؟ از آغاز تأسیس مساجد آنان را نمی‌رسید که بدان وارد شوند، جز با ترس و بیم که آنان را بشناسند و چون سگان برانند؛ تا چه رسد به آن که صاحب اختیار آن باشند. در دنیا برای آنان خواری و مهانت مقدر شده است و در آخرت عذاب بزرگی برایشان مهیا است. (۱۱۴)

مشرق و مغرب هر دو از آن خداست و در صورتی که مغرب را باز نشناسید به هر جانب که رو بگردانید، رضای خدا را در مقابل خود می‌یابید. به یقین خداوند رحمان برای کسانی که در تاریکی فرو رفته باشند و قبله‌ مغرب را نشناسند، وسعت بخش و دانا است. (۱۱۵)

فرزند برای خداوند

یهود و نصارا گفته‌اند که خداوند جهان برای خود فرزندی به عرصه‌ وجود آورده است. خداوند جهان از تعلّق خاطر منزه است که بخواهد برای خود فرزند و همسر اتخاذ کند. هر موجودی که در آسمان‌ها و زمین وجود دارد، ملک خداوند است و همه‌ آنان برده‌ اویند و گوش به فرمان. (۱۱۶)

او نقش آفرین آسمان‌ها و زمین است و چون حکم دهد که پدیده‌ای پا به عرصه‌ وجود گذارد به ناموس آن پدیده می‌گوید: باش. و آن پدیده در ظرف مقدّر خود به وجود می‌آید. (۱۱۷)

چرا خداوند جهان با خود ما سخن نمی‌گوید؟

مشرکان که از کتاب و آیین بی‌خبرند، می‌گویند: چرا خداوند جهان با خود ما سخن نمی‌گوید و پی‌درپی رسول می‌فرستد. لااقل یک نوبت سخن بگوید و اعلام کند که قرآن کتاب من است و یا آیتی بر ما ظاهر شود که درستی قرآن را بر ما عیان سازد. مشرکان پیشین نیز چنین می‌گفته‌اند؛ خواسته‌های دل‌هایشان تشابه کامل دارد. اگر مشرکان واقعاً خواستار آیت و معجز باشند، باید بدانند که ما معجزه‌ خود را برای اهل یقین در آیات قرآن روشن ساخته‌ایم. (۱۱۸)

ما تو را به حق فرستادیم تا مردمان را به پاداش الهی نوید دهی و از عذاب دوزخ بترسانی. تو مسؤول دوزخیان نخواهی بود. (۱۱۹) هرگز یهود و نصارا از تو خشنود نمی‌شوند، مگر آن‌گاه که از کیش آنان پیروی کنی. بگو: راه درست همان راه خداست و اگر تو از افکار آنان پیروی کنی، آن هم بعد از علم و دانشی که از پیشگاه خدایت فرا آمده است، هیچ یار و یاوری نخواهی یافت که تو را از مؤاخذه‌ی خدا برهاند. (۱۲۰) اما آن دسته از مردم که منشور قرآن را در اختیارشان نهاده‌ایم، تلاوت آن را به نحو شایسته‌ای که توأم با تدبر باشد، دنبال می‌کنند. اینان به منشور قرآن ایمان می‌آورند و هر کس به منشور قرآن کافر شود، هم آنان در تجارت دنیا زیان‌بارند. (۱۲۱)

نعمت برتری

ای یهود بنی‌اسرائیل، خاطرنشان سازید آن نعمتی را که برای اولین بار بر شما قوم یهود انعام کرده‌ام و شما را بر همه‌ جهانیان عصرتان برتری دادم که شما را برای رحمت و طاعت خود برگزیدم. (۱۲۲) شما باید در پروای آن روزی بوده باشید که هیچ کس نتواند به دیگری سزا و پاداش دهد. آن روز از کسی کفیل نپذیرند و شفاعت و همکاری مفید نیفتد و دست یاری به سوی کسی دراز نگردد. (۱۲۳)

ایمان ابراهیم خلیل

به خاطر بسپارید که خداوند رحمان ابراهیم را با کلمه توحید و برائت از مشرکان و مراحل رضا و تسلیم آزمون کرد و ابراهیم آزمون الهی را به پایان برد. پروردگارش گفت: می‌خواهم تو را پیشوای مردمان سازم. ابراهیم گفت: و از نسل و نژادم نیز هماره امام و مقتدایی برانگیز. پروردگارش گفت: عهد و فرمان من به سیه‌کاران دودمانت نخواهد رسید. (۱۲۴)

به خاطر بسپارید که خانه خود را برای مردم، میعادگاهی امن و محترم ساختم که هر ساله برای دریافت جایزه انبوه شوند. فرمودیم که مقام ابراهیم را محراب نماز خود بگیرید و ابراهیم و اسماعیل را سفارش کردیم که پیرامون کعبه را برای طواف حاجیان و عرصه مسجد را برای اعتکاف عابدان و برای نمازگزاری راکعان و ساجدان پاک و مطهّر بدار. (۱۲۵)

به خاطر بسپارید که ابراهیم گفت: بار خدایا، این شهر مکه را امن و آرام کن تا از دستبرد طاغیان و حرامیان برکنار بماند و از ساکنان آن، هر کس به خدا و روز جزا ایمان بیاورد، از ثمرات آن بهره‌‌مند فرما و پروردگارش گفت: متقابلاً هر کس به خدا و روز جزا کافر شود، چند صباحی در این بوم و بر از ثمرات آن بهره‌مند گردانم و سپس او را بیچاره سازم تا به دوزخ درآید و دوزخ بد جایگاهی است که به آن وارد شوند. (۱۲۶)‌

دعای ابراهیم

به خاطر بسپارید که ابراهیم با کمک اسماعیل دیوار کعبه را بر روی پی‌های جوشیده از سنگ بالا بردند و سپس دعا کردند بار پروردگارا، این خدمت را از ما بپذیر. به یقین تو نیایش ما را می‌شنوی و از خدمت و طاعت ما آگاهی. (۱۲۷) پروردگارا، ما را بر راه رضا و تسلیم بدار تا فرمان تو را از دل و جان گردن نهیم و از نژاد ما امّتی پیشرو برانگیز که فرمان تو را گردن نهند. مراسم حج و قربانی را به ما ارائه فرما تا خانه‌ات را رسماً زیارت کنیم و با ما آشتی کن که تو آشتی کننده‌ای مهربانی. (۱۲۸)

بار پروردگارا، و در آن امت، رسولی از خودشان برانگیز که آیات قرآنت را بر آنان تلاوت کند و فرایض و سنن را به آنان بیاموزد و از آلودگی‌هایشان بپالاید و تو عزتمند و کاردانی. (۱۲۹) کیست که از کیش ابراهیم رو برتابد، مگر کسی باشد که جان خود را به سفاهت کشانده باشد. به یقین ما ابراهیم را در زندگی دنیا برگزیدیم و او در زندگی آخرت از صالحان است. (۱۳۰)

ما آن روزی از میان جهانیانش برگزیدیم که پروردگارش به او گفت: به فرمان من گردن بنه، و او گفت: من به فرمان پروردگار جهانیان گردن نهادم. (۱۳۱) ابراهیم در آخرین نفس، فرزندان خود را به کیش رضا و تسلیم سفارش کرد و یعقوب پدر یهودیان نیز فرزندان خود را در آخرین دم توصیه کرد که ای فرزندان من، خداوند از نعمت‌های این جهان دین خود را برای شما برگزید. از این رو هرگز لحظه‌ای هم به نافرمانی خدا دست نزنید، مبادا که مرگ محتوم شما در آن لحظه فرا برسد و شما در حالی غیر از حال رضا و طاعت بمیرید. (۱۳۲)

وصیت یعقوب به فرزندان

آیا شما یهودان به هنگام مرگ ابراهیم در کنار او حاضر و ناظر بوده‌اید و یا به آن هنگام که مرگ یعقوب پسرزاده‌ی او فرا رسید، در بالین او حاضر و ناظر بوده‌اید که از فرزندانش پرسید: بعد از من کدامین خدا را می‌پرستید؟ و زادگان یعقوب گفتند: خدای تو را می‌پرستیم که خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق است، یکتا و بی‌همتا. ما همگان در برابر فرمان او تسلیم و خاضعیم. (۱۳۳)

اینان امتی بودند پیشرو که قبل از شما یهودیان درگذشتند. دستاورد آنان به خود آنان می‌رسد و دستاورد شما ویژه شما خواهد بود و شما از دستاورد آنان بازجویی ندارید. (۱۳۴) و یهود و نصارا به شما گفتند: یهودی شوید یا نصرانی شوید که اگر یهودی شوید یا نصرانی شوید، رهیاب شده‌اید. بگو: نه، بلکه باید کیش ابراهیم حنیف را پیروی نماییم که از کجی و کجروی برکنار بود و هرگز مشرک نبود. (۱۳۵)

شما بگویید: ما بدون تعصب و گروه گرایی به خدای جهان ایمان آورده‌ایم و به قرآنی که بر ما نازل شده است، ایمان داریم و به هر پیامی که بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندزادگان یعقوب نازل شده است، ایمان داریم و به تورات موسی و انجیل عیسی و به هر دفتری که انبیا از جانب پروردگارشان دریافت کرده‌اند، ایمان داریم. ما هیچ یک از انبیا را بر دیگری امتیاز نمی‌دهیم و در برابر فرمان خدا سر تسلیم و رضا فرود آورده‌ایم. (۱۳۶)

اگر یهود و نصارا نیز همانند ایمان شما ایمان آوردند، رهیاب شده‌اند و اگر از شعار شما روگردان شدند، به یقین بر سر آنند که با تعصّب راه خود را از راه شما جدا سازند. به زودی خداوند جهان شرّ آنان را از تو کفایت خواهد کرد و خدا ستیز شما را می‌شنود و به حال شما بینا است. (۱۳۷)

پاسخ به تعصب دینی یهود و نصارا

ایمان بی‌تعصب و با اخلاص همان تعمید الهی است و کیست که بهتر از خدا تعمید دهد. ما فقط او را می‌پرستیم. (۱۳۸) بگو: آیا درباره خداوند هم با ما بحث و جدل دارید؟ خداوندی که هم پروردگار ما است و هم پروردگار شما؟ دستاورد ما برای ما است و دستاورد شما برای خودتان خواهد بود. با این تفاوت که ما در برابر خداوندمان خالص و یک‌رنگیم. (۱۳۹)

آیا ادعا دارید که شما یهودیان و یا نصرانیان صددرصد پیرو ابراهیم و زادگان او هستید؟ یا ادعا دارید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندزادگان یعقوب یهودی و یا نصرانی بوده‌اند؟ بگو: شما بهتر می‌دانید که در آن زمان نبوده‌اید یا خداوند جهان که پروردگار آن‌ها است؟ کیست که سیه‌کارتر باشد از کسی که مانند شما یهود و نصارا شهادت خود را از خدای خود پنهان کند، با آن که خداوند جهان از دستاورد شما غافل و بی‌خبر نیست. (۱۴۰)

آنان امتی بودند پیشرو که قبل از یهود و نصارا درگذشتند. دستاورد آنان به خود آنان می‌رسد و دستاورد شما ویژه شما خواهد بود و شما از دستاورد آنان بازجویی ندارید. (۱۴۱)

قبله یهود و نصارا و رویکرد مسلمانان

به زودی بی‌خردان مردم می‌گویند: چه رویـدادی مسلمانان را از قبله‌ پیشین آنان منصرف کرد. قبله‌ای که تاکنون رو به آن جانب نماز می‌خواندند؟ بگو: مشرق و مغرب از آن خداست. خداوند رحمان هر امتی را که بخواهد، به راه راست و هموار هدایت می‌کند. (۱۴۲)

ما با این قبله‌ جدید که نقطه‌ ثابتی در روی زمین باشد، شما مسلمانان را امتی ساخته‌ایم که در حد اعتدال است. یهود و نصارا هر جا که باشند، دو جبهه‌ مخالف تشکیل می‌دهند و در نماز خود به هم پشت می‌کنند، یک جبهه رو به شرق و یک جبهه رو به غرب، و شما با این قبله‌ ثابت با هیچ امتی جبهه‌بندی ندارید، اگر قبله‌ شما در شرق شما باشد، با نصرانیان همگام می‌شوید و اگر قبله‌ شما در غرب شما باشد، با یهودیان در یک جهت می‌شوید و در عین حال و در هر حالت، استقلال خود را تثبت کرده‌اید؛ ما این قبله را مقرر کردیم تا امت شما بر سایر امت‌ها سند و گواه اعتدال باشد و این رسول ما هم بر شما سند و گواه اعتدال باشد.

ما قبله‌ پیشین شما را برای آن مقرر کرده بودیم، تا امروز بدانیم کدامین شما پیروی رسول را گردن می‌نهد و کدامین شما از دین خود عقب گرد می‌کند و باز می‌گردد. بی‌شک قبله پیشین اینک عقده‌ای شده است که دل‌های همگان را می‌فشارد، جز آن کسانی که خدایشان هدایت کرده است. خداوند شما خداوندی نیست که ایمان شما را به قبله پیشین ضایع و بی‌اجر بگذارد و نمازهایتان را باطل اعلام کند، چرا که خداوند رحمان به مردمان رأفت و مهر دارد. (۱۴۳)

تعیین قبله جدید برای مسلمانان

گاه و بیگاه دیده‌ایم که چهره‌ات را با آرزو و تمنا به اطراف و اکناف آسمان می‌چرخانی، بدین امید که فرشته‌ی وحی با فرمان جدیدی نازل شود و قبله‌ دلخواه تو را قبله‌ مسلمانان اعلام کند. از اینرو حتماً و جزماً روی تو را از مغرب به سوی آن قبله‌ای برمی‌گردانیم که محبوب‌ تو باشد و رضای خاطرت را فراهم آورد. پس اینک رویت را به سوی مسجد الحرام بگردان و شما مؤمنان نیز در هر جا که باشید، بدون استثنا روی خود را به جانب آن بگردانید، تا استقلال خود را اعلام کنید. بی‌شک کسانی که بشارت‌های کتاب انجیل را دریافت کرده‌اند، می‌دانند که این فرمان به حقیقت از پیشگاه پروردگارشان صادر شده است و خداوند جهان از دستاورد آنان بی‌خبر نیست. (۱۴۴)

با وجود این، اگر به همین مردمی که بشارت انجیل را در دست دارند، هر گونه معجزی ارائه دهی از قبله‌ تو متابعت نخواهند کرد و تو نیز از قبله‌ آنان متابعت نخواهی کرد؛ گرچه در برخی مناطق رو به مشرق نماز بخوانید و ظاهراً با امت نصارا در یک جهت باشید. یهود و نصارا نیز هر یک فلسفه‌ای دارند که هیچ یک تابع دیگری نخواهد گشت. به یقین اگر تو از افکار فلسفی آنان متابعت نمایی، آن هم بعد از علم و دانشی که تو را به دست آمده است، حتماً از سیه‌کاران جهان خواهی بود. (۱۴۵)

آنان که بشارت‌های انجیل را در دست دارند، فرمان جدید ما را چنان دقیق و روشن می‌شناسند که فرزندان خود را در جمع کودکان می‌شناسند. اما یک دسته آنان با داشتن علم و آگاهی، حقیقت را کتمان می‌نمایند. (۱۴۶) این حقیقت از پیشگاه پروردگارت فرا آمده است؛ مبادا از شبهه‌گرایان باشی. (۱۴۷)

هدف از رویکرد به قبله

هر امتی از دینداری خود هدفی را دنبال می‌کند و رو به سوی آن می‌تازد و شما مؤمنان باید برای تحصیل نیکی‌ها و بهترین‌ها سبقت بگیرید. شما در هر کجا که باشید، خداوندتان به روز رستاخیز در یک‌جا گرد می‌آورد. خداوند جهان بر انجام هر خواسته‌ای توانا است. (۱۴۸) اگر تو داخل مسجد الحرام باشی، باید کعبه و بیت ‌المقدس هر دو را قبله‌ نمازت قرار دهی و آن جا که از مسجد الحرام بیرون شدی، رویت را به جانب مسجد الحرام برگردان و بدان که این فرمان بر حق از جانب پروردگارت صادر شده است و خداوند جهان از دستاورد شما بی‌خبر نیست. (۱۴۹)

و اگر در شهر بیت ‌المقدس بودی، باید کعبه و بیت ‌المقدس هر دو را قبله‌ خود بگیری و هر جا که از بیت ‌المقدس بیرون شدی، رویت را به جانب مسجد الحرام برگردان. و اما شما مؤمنان هر جا که باشید، بدون استثنا باید روی خود را به جانب مسجد الحرام بگردانید. این فرمان از آن جهت صادر شده است تا مردمان را بر شما حجتی نماند، جز سیه‌کارانشان که با حجت و بی‌حجت زبانشان کوتاه نخواهد شد. پس شما از سیه‌کاران فتنه‌گر نهراسید و از من بهراسید و از این جهت که می‌خواستم نعمت خود را بر شما کامل کنم و برای این که شما رهیاب شوید. (۱۵۰)

اهمیت رویکرد به قبله، نماز و نیایش

این نعمت با نعمت رسالت برابر بود که استقلال شما را تثبیت کرد. درست مانند آن که از خود شما مردم در میان شما رسولی برانگیختیم، تا آیات ما را بر شما تلاوت کند و شما را از آلودگی‌ها پاک و مطهّر سازد و فرایض و سنّت‌ها را به شما بیاموزد و معارفی را به شما تعلیم دهد که شما خود به علم و دانش آن راه نمی‌بردید. (۱۵۱) پس به یاد من باشید و سپاس‌گزار من باشید و نعمت‌های مرا کفران مکنید. (۱۵۲)

مواجهه یهودیان با فرستادگان خداوند