کیفیت نماز در سفر
درباره رکعت های نماز قرآن مجید در سوره نساء آیه ۱۰۱ میفرماید:
«و إذا ضربتم فی الأرض فلیس علیکم جناح أن تقصروا من الصلاهـ إن خفتم أن یفتنکم الّذین کفرواـ إنّ الکافرین کانوا لکم عدوّاً مبیناً».
«ضرب فی الارض» کنایه از سفر است و سَفَر نقطه مقابل حَضَر که انسان شاهد و حاضر در وطن باشد.
هدف قرآن از بهکار بستن این عبارت، آن است که حداقل مسافت شرعی را در هشت فرسخ تحدید و تثبیت کند؛ زیرا در یک سفر عادی که انسان پیاده باشد و یا سوار بر مرکب حیوانی باشد، نمیتواند ظرف یک روز بیش از هشت فرسخ طی طریق کند. حتی برای طی همین هشت فرسخ باید در آغاز روز سفر کند و بکوبد و بکوبد تا بتواند نیمروز به توقفگاهی برسد و آب و غذا تهیه کند یا علیق دوابّ را آماده سازد، سپس باید بار بربندد و بکوبد و بکوبد تا بتواند برای استراحت شب به توقفگاه بعدی برسد و لذا در عهد قدیم به فاصله هر چهار فرسخ یک توقفگاه مناسب برای مسافران میساختهاند.
سفر شرعی مستلزم این نیست که هشت فرسخ یکسره طی شود. پس اگر کسی چهار فرسخ از وطن دور شود، و همان روز بازگردد مسافر است حتی اگر بعد از طی چهار فرسخ کمتر از ده روز متوقف شود، سپس به رفتن ادامه دهد و یا به وطن بازگردد، باز هم مسافر خواهد بود. زیرا ظرف مدت توقّف، عنوان «حاضر در وطن» بر او صادق نیست، اما اگر ده روز و بیشتر متوقّف بماند، مسافر نیست؛ زیرا در شریعت الهی توقّف ده روز به عنوان اقامت تلقّی میشود.
خوف از دشمنان
در این آیه کریمه تجویز شده است که اگر در حال سفر باشید و خوف از دشمن در میان باشد، نماز خود را کوتاه کنید. همچنین از جایی که در آیه بعدی روشن میشود که اقلّ نماز فریضه، حتی در سفر دو رکعت است، روا خواهد بود که دو رکعت به یک رکعت تبدیل شود (به صحیح فقیه، حدیث رقم ۲۵۵ مراجعه شود). بنابراین نماز فریضه در سفر و با حال خطر فقط یک رکعت است. ولی اگر کسی از این مجوّز استفاده کند، باید تکلیف دیگری را به این صورت جایگزین رکعت دوم بسازد.
قرآن مجید در تعقیب آیه قبلی میفرماید:
«فإذا قضیتم الصلاه فاذکروا الله قیاماً و قعوداً و علی جنوبکم. فإدا اطمأننتم فأقیموا الصلاه. إنّ الصلاه کانت علی المؤمنین کتاباً موقوتاً».
یعنی: بعد از آن که شما مؤمنان با خواندن یک رکعت به نماز خود پایان دادید، باید با هر حالتی که مایل باشید و یا شرایط آمادهباش جنگی اقتضا کند، ایستاده یا نشسته یا به پهلو آرمیده، به ذکر نامهای خدا مشغول باشید؛ و لزوماً به مقدار زمانی یک رکعت به اذکار خود ادامه دهید و بعد از آن که خاطر شما از موجبات خوف و خطر آسوده شود و یا آرامش جبهه برقرار گردد، نماز فریضه را با همان شرایط و با همان رکعات مفروض آن برپا بدارید.
علت این که باید در شرایط خوف از دشمن، نماز دو رکعتی را به یک رکعت تبدیل کنید و سپس با تسبیح و تکبیر و تهلیل خدا کسری نماز را جبران کنید، آن است که نماز فریضه یک تکلیف زمانبندی شده است که به صورت دَین اقساطی باید ادا شود؛ لذا به خاطر خوف از دشمن و یا خوف از سباع و یا محذورات دیگر، ترک نمیشود و به وقت و فرصت مناسب موکول نخواهد شد.
چنان که ملاحظه شد، در این دو آیه مسأله خوف از دشمن به صورتی مطرح شده بود که کافران به محل اطراق مسلمانان نزدیک باشند و چون مسلمانان را در حال نماز مشاهده نمایند، احیاناً تصمیم بگیرند و حمله نمایند. لذا قرآن مجید با تصویب نماز یک رکعتی به چارهجویی پرداخت و طبیعی است که تا کافران ظرف چند دقیقه آماده حمله شوند، مسلمانان از یک رکعت نماز خود فارغ میشوند و در مقابل آنان صفآرایی مینمایند. چه بهتر که کافران از این حکم الهی باخبر شوند و بعدها هرگز به این فکر نباشند که مسلمانان را در حال نماز به فتنه اندازند.
قرآن مجید در وسط این دو آیه که برنامه نماز یک رکعتی را مطرح کرد، برنامه دیگری مطرح کرده است. به این صورت که هم نماز دو رکعتی اقامه شود و هم خوف و خطر برطرف گردد. متن آیه کریمه بدین صورت است:
«و إذا کنتَ فیهم فأقمت لهم الصّلاه فلتقم طائفه منهم معک. و لیأخذوا أسلحتهم. فإذا سَجدوا فلیکونوا من ورائکم. و لتَأت طائفه أُخری لمیصلّوا فلیصلّوا معک. و لیأخذوا حِذرهم و أسلحتهم. ودَّ الذین کفروا لو تغفلون عن أسلحتکم و أمتعتکم فیمیلون علیکم مَیله واحده …».
یعنی: اگر تو در میان آن مسافران بودی که در مقابل دشمن قرار گرفتهاند و خواستی که نماز را بر وجه کامل آن، یعنی دورکعتی اقامه نمایی، باید مسافران خائف را به دو گروه تقسیم کنی؛ و چون برای نماز برپا خاستی و ایستادی، دسته اول با تو بر صف شوند و به نماز بایستند؛ و باید که سازوبرگ جنگی خود را با خود بردارند تا آماده حمله و دفاع باشند. چون یک رکعت از نماز را با تو ادا کردند، تو بر جایت مینشینی و آنان رکعت دوم را خودشان فرادی میخوانند و بعد از آن که سجده کردند و از رکعت دوم فارغ شدند، به مقابله دشمن میروند و به مراقبت میپردازند. آن دسته دوم که در رکعت اول به مراقبت ایستاده بودند، میآیند و در رکعت دوم نمازت به تو اقتدا میکنند و رکعت اول نماز خود را با تو میخوانند و رکعت دوم نماز خود را خودشان فرادی میخوانند و بعد از نماز همگان مجتمعاً آماده دفاع میشوند.
از صریح الفاظ این آیه که لفظ «صلاه» را با عنوان «إقامه» و قید «لهم» بهکار میبرد و میگوید: «فأقمت لهم الصلاه» یعنی نماز فریضه کامل را به جماعت برای آنان برپا نمودی، معلوم میشود که اگر با برنامهریزی و جبههآرایی خوف و خطر برطرف گردد و اطمینان خاطر حاصل شود، به فرموده: «فاذا اطمأننتم فأقیموا الصلاه» نماز مسافران همان دو رکعت است که امام جماعت هر دو رکعت را به جماعت میخواند و مأمومین یک رکعت را به جماعت میخوانند و یک رکعت بعدی را فرادی ادا مینمایند.
نکات نماز
اوّلین نکته مورد استناد: آن است که تعبیر «إقامه صلاه» اقتضا دارد که نمازها کامل و تمام دو رکعتی ادا شود. تعبیر «قضاء صلاه» اقتضا دارد که نمازها قصر و ناقص ادا شود. لذا قرآن مجید درباره نماز قصر و ناقص گفت: «فاذا قضیتم الصلاه» و درباره نماز دو رکعتی گفت: «فاذا اطمأننتم فأقیموا الصلاه». خصوصاً که میبینیم بین این دو صورت مقابله و دوئیّت برقرار شده است.
بنابراین نماز مسافر در حال خوف و خطر یک رکعت است و در حال امن و فراغت خاطر دو رکعت است و این دو رکعت حداقل صلاه فریضهای است که قرآن مقرر کرده است. یعنی در حضر، نمازهایی که چهار رکعت ادا میشود، دو رکعت آن فریضه است و دو رکعت آن سنّتی است که داخل فریضه قرار گرفته و لازم الاجراست و در سفر به حکم همین آیه، رکعت سوم و چهارم حذف میشود و حتما باید به رکعات فریضه اکتفا شود.
دومین نکته مورد استناد: آن است که آیه کریمه فرمود: «فاذا سجدوا فلیکونوا من ورائکم»؛ نه آن که بگوید: «فاذا سجدت بهم فلیکونوا من ورائکم». عبارت اول اقتضا دارد که مأمومین هم نماز دو رکعتی بخوانند: یک رکعت با امام جماعت، از آنرو که گفت: «فلتقم طائفه منهم معک»؛ و رکعت دوم را فرادای ادا نمایند، از آنرو که گفت: «فاذا سجدوا». اگر منظور آیه آن بود که مأمومین دو دسته شوند و هریک از دو دسته همان یک رکعت نماز خوف و قصر را با امام مسلمانان بخواند، باید میگفت: «فاذا سجدت بهم».
به هر حال، اگر کسی این دو نکته را قابل استناد نداند، این نکته را باید قابل استناد بداند که رسول خدا و یا امام مسلمانان در جمع مسافران نماز دو رکعتی میخواند. یک رکـعت با دسته اول و یک رکعـت با دسته دوم و همین برای اثبات این مدّعا کافی است که در حال سفر ـ اگر امنیت و اطمینان حاصل باشدـ نماز فریضه همان دو رکعت است؛ نه کمتر و نه بیشتر. از جایی که در متن قرآن به صراحت از رکعت سوم و چهارم ذکری به میان نیامده است، معلوم میشود که در حال حضر نیز رکعات فریضه منحصر به همان دو رکعت اول است و دو رکعت سوم و چهارم سنّت است.
حفظ رکعات نمازهای فریضه
قرآن مجید در سوره بقره آیه ۲۳۸ میفرماید:
«حافِظُوا علی الصّلوات و الصّلاه الوسطی و قُوموا للهِ قانتین».
جمله «حافظوا علی الصّلوات» فرمان میدهد که مؤمنان باید محافظ نمازهای خود باشند. بنابراین محفوظ داشتن نمازها در شمار فرایض صلاه قرار میگیرد و اخلال به آن موجب بطلان نماز خواهد بود. چون واحد هر نمازی با رکعات آن معیار میشود و رکعات فریضه در هر نمازی رکـعت اول و رکعت دوم است. به حکم این آیه نمازگزاران باید از انجام رکعت اول و انجام رکعت دوم مطمئن باشند. یعنی از روی یقین بدانند که رکعت اول را در دست دارند و یا رکعت دوم را و اگر در رکـعت اول و یا رکعت دوم شک کنند و حافظه آنان یاری ندهد که چه رکعتی را در دست دارند، نماز آنان باطل خواهد بود.
جمله بعدی که میگوید: «و الصلاه الوسطی» ناظر به نماز مغرب است و میخواهد رکعت سوم نماز مغرب را هم مشمول فرمان محافظت قرار بدهد. زیرا با جمله اول «حافظوا علی الصلوات» رکعت اول و رکـعت دوم نماز مغرب مشمول فرمان محافظت قرار گرفته بود و نیازی به تأکید مجدد نداشت و نه تأکید مجدد میتوانست اثری داشته باشد.
از آنرو که حفظ و یقین درجات مختلف ندارد که دو رکعت نماز صبح و ظهر و عصر و عشاء را با یک درجه یقین محافظت نمایند و دو رکعت اول نماز مغرب را با دو درجه یقین. در واقع قرآن مجید که از نماز مغرب با وصف و عنوان «صلاه وسطی» یاد میکند، میخواهد تأیید و تنبیهی بر وجود نمازهای سهرکعتی و چهاررکعتی داشته باشد و سنّت رسول خدا را که یک رکعت ثابت و متصل شبیه فرایض بر نماز مغرب افزوده است و دو رکعت ناثابت و نامتصل هم بر نماز ظهر و عصر و عشاء افزوده است، امضا کند.
زیرا عنوان «صلاه وسطی» موقعی صادق میآید که هم پای نماز دو رکعتی در میان باشد و هم پای نماز سهرکعتی و چهار رکعتی. منتهی از سه رکعت مغرب با عبارت صریح «صلاه وسطی» یاد میکند تا رکعت سوم را به دو رکعت اول متصل و ثابت سازد و هر سه رکـعـت با هم مشمول فرمان محافظت قرار بگیرند؛ گرچه رکعت سوم فریضه نباشد. ولی از دو رکعت آخر نماز ظهر و عصر و عشاء نام نمیبرد و به همان اشاره مبهم اکتفا میکند تا مشمول فرمان محافظت قرار نگیرند. حفظ رکعات ششگانه به فرموده: «و الذین هم علی صلواتهم یحافظون» (مؤمنون،۹) کماکان بر اساس سنّت رعایت میشود و هماره قابل ترمیم خواهد بود.
این بود تمام آنچه در متن قرآن به عنوان «صلاه» بر مسلمانان فرض شده است و در شمار ارکان نماز قرار میگیرد. در بخش های بعدی بحث سنّتهای نماز را که در آیات شبیه به «أمّالکتاب» آمده است، مطرح میکنیم.
برای مطالعه سایر ارکان نماز از نظر قرآن مجید، به عناوین زیر مراجعه نمایید:
سلام.
تا روز حساب و کتاب مقدار ها و اندازه ها، انسان خاکی عظمت نماز – این هدیه ی بی نظیر الهی – و اثرات درخواست از خداوند متعال، شکر گزاری، اظهار و ایقان و خلوص و تاثیر آن در آرامش حقیقی و اتصال به منبع سرشار عشق و ثروت و سلامتی و روابط عالی مادی و معنوی را درک نخواهد کرد.،
پس چرا در قرآن رکعات نماز بوضوح گفته نشده و مبهم است و تفسیر و توجیه میخواهد؟
با سلام، همانطور که در مقالات بالا مشاهده می کنید، در قرآن مجید به اصول و کلیات نماز و یا سایر احکام اشاره شده و جزئیات آن متعاقباً و تدریجاً توسط حضرت رسول و امامان معصوم به مردم آموزش داده شده است.
برای نمونه به این بخش رجوع فرمایید.